یا حسین ای نور چشم مصطفی

یا حسین ای نور چشم مصطفی
ای حسین ای منبع جود و سخا
تشنه لب بودی به دشت کربلا
دشمنت بودند تمام اشقیا
....ای گل زهرا چرا پرپر شدی
ای که هستی تو شفیع شیعیان
سرور کل تمام انس و جان
از جفای کوفیان وشامیان
کشته گردیدی بدست دشمنان
....ای حسین جان از چه بی لشکر شدی
من بقربان سر و سامان تو
جان من باشد فدای جان تو
کشته گردند گر همه یاران تو
رفت اسارت زینب نالان تو
....تو شهید دین پیغمبر شدی
ای که بودی زاده خیر البشر
زینب گردیده است خونین جگر
ام لیلا در غم مرگ پسر
گه زند بر سینه و گاهی به سر
....داغدار اکبر و اصغر شدی
داغدارت عابد بیمار شد
روز روشن پیش چشمش تار شد
زینب خونین جگر بی یار شد
دستگیر فرقه کفار شد
....کشته تو از نیزه و خنجر شدی
بین عزادارت تمام عالمست
خلق عالم در عزا و ماتمست
مهرنیا بهرت همیشه در غمست
هرچه گردید از برای تو کمست
...بی برادر عون و هم جعفر شدی
شد عزادار خالق رحمان تو
من بقربان لب عطشان تو
من فدای آن لب و دندان تو
من فدای آن تن عریان تو
....ای که در کرب و بلا بی سر شدی
شاعر زنده یاد ماشاالله مهرنیا