گفتا ربابه با حال مضطر
گفتا ربابه با حال مضطر
کی کودک شش ماهه ام علی اصغر
آیا کسی آبی رساند بر حنجر تو
با نیزه و تیر و کمان ان پست کافر
پرپر شدی تو ای جان مادر مظلوم طفلم علی اصغر
خون میچکید از ان گلوی نازک تو
آخر چه سازم ای حی داور
مادر بقربانت شود کی کرد شهیدت
ای لاله خونین من ای جان مادر
پر پر شدی تو ای جان مادر مظلوم طفلم علی اصغر
یا رب ببین که این کودک من
بود تشنه لب مهمان ای قوم ستمگر
مادر بقربان تو و این حنجر تو
یک کودک تشنه جگر این همه لشکر
پرپر شدی تو ای جان مادر مظلوم طفلم علی اصغر
وعده ما و تو در روز محشر
تا که شکایت ما کنیم نزد پیمبر
قنداقه را بگرفت از او یکدم ربابه
اندر میان خیمه ها با دیده تر
پر پر شدی تو ای جان مادر مظلوم طفلم علی اصغر
دورش همه جمع گشتند و زاری نمودند
دیدند همه آن کودک با حال مضطر
قنداقه را بگرفت چو شه او از ربابه
با قلب محزون و فکار و دیده تر
پر پر شدی تو ای جان مادر مظلوم طفلم علی اصغر
برد پشت خیمه شاه دین با حال مضطر
با چشم گریان قلب پر اذر
یک قبر کوچک کند او بهر طفلش
دفن او نمودش الله اکبر
پر پر شدی تو ای جان مادر مظلوم طفلم علی اصغر
از داغ اصغر مهرنیا دایم بنالد
با قلب سوزان با دیده تر
گهواره خالی مادر بجنباند
لالالالا گفت از بهر اصغر
پر پر شدی تو ای جان مادر مظلوم طفلم علی اصغر
شاعر زنده یاد ماشاالله مهرنیا
کی کودک شش ماهه ام علی اصغر
آیا کسی آبی رساند بر حنجر تو
با نیزه و تیر و کمان ان پست کافر
پرپر شدی تو ای جان مادر مظلوم طفلم علی اصغر
خون میچکید از ان گلوی نازک تو
آخر چه سازم ای حی داور
مادر بقربانت شود کی کرد شهیدت
ای لاله خونین من ای جان مادر
پر پر شدی تو ای جان مادر مظلوم طفلم علی اصغر
یا رب ببین که این کودک من
بود تشنه لب مهمان ای قوم ستمگر
مادر بقربان تو و این حنجر تو
یک کودک تشنه جگر این همه لشکر
پرپر شدی تو ای جان مادر مظلوم طفلم علی اصغر
وعده ما و تو در روز محشر
تا که شکایت ما کنیم نزد پیمبر
قنداقه را بگرفت از او یکدم ربابه
اندر میان خیمه ها با دیده تر
پر پر شدی تو ای جان مادر مظلوم طفلم علی اصغر
دورش همه جمع گشتند و زاری نمودند
دیدند همه آن کودک با حال مضطر
قنداقه را بگرفت چو شه او از ربابه
با قلب محزون و فکار و دیده تر
پر پر شدی تو ای جان مادر مظلوم طفلم علی اصغر
برد پشت خیمه شاه دین با حال مضطر
با چشم گریان قلب پر اذر
یک قبر کوچک کند او بهر طفلش
دفن او نمودش الله اکبر
پر پر شدی تو ای جان مادر مظلوم طفلم علی اصغر
از داغ اصغر مهرنیا دایم بنالد
با قلب سوزان با دیده تر
گهواره خالی مادر بجنباند
لالالالا گفت از بهر اصغر
پر پر شدی تو ای جان مادر مظلوم طفلم علی اصغر
شاعر زنده یاد ماشاالله مهرنیا
۱۰.۶k
۱۵ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.