یک منی در من هست یک منی در غیرعالم هست

یک منی در #من هست؛ یک منی در #غیرعالم هست
که نمیذاره حق در #موضوعات و #مصادیق خودشو نشون بده
و این من برا هرکس #یک_جور هست
برا من و شما #لباس_مذهبی داره برا دیگران جور دیگر
یک روز #اشکال رو میچسبونه به همسر و فرزند
یک روز اشکال رو میچسبونه به همشاگردی یا معلم یا درس
یک روز و یک روز و یک روز و یک ..
و تا این #من_درون صادقانه و نه لقلقه ی زبان ؛ نفهمه
که هر چه #تیرگی و فراق و تلخی ست از وجود #خودش
و تیرگی و #خودرایی خودشه؛ #مشکلات حل نمیشه.

تو مرا جویان مثال مادران -- من گریزان از تو مانند خران
خر گریزد ازخداوند از خری -- صاحبش در پی ز نیکو گوهری
نه از پی سود وزیان می‌ جویدش -- لیک تا گُرگش ندرّد یا ددش
مصطفی فرمود اگرگویم براست--شرح آن دشمن که درجان شماست
زَهره‌ های پُردلان هم بَردرد -- نی رود رَه نی غمِ کاری خورد
نه دلش را تاب ماند در نیاز -- نه تنش را قوّت روزه و نماز
می‌شنیدم فحش و خر می راندم -- رَبّ یَسِّر زیر لب می‌ خواندم
از سبب گفتن مرا دستور نی -- ترکِ تو گفتن مرا مقدور نی
هر زمان می‌گفتم از درد درون -- اهدِ قومی اِنَّهُم لا یَعلَمون