وقتی بهت اعتراف میکنن

وقتی بهت اعتراف میکنن

نامجون :
تو یک مجلس آخر سر میاد پیشت و بهت اعتراف میکنه و از خجالت سرشو میاره پایین تو هم که شوکه شدی سری قبولش میکنی و دستشو میگیری.

جین :
نمیدونه چجوری بهت اعتراف کنه پس خیلی عادی باهات حرف میزنه و حسشو نصبت بهت میگه و تو هم که هم از خودش و هم از حرفاش خوشت میاد قبولش میکنی!

شوگا :
همش به تو نگاه میکنه که تو همش معذب میشی ولی بعد میاد کنارت میشینه و باهات حرف میزنه تا بتونه راحت تر بهت اعتراف کنه و بعد از این که با هم صمیمی شدید اعتراف میکنه.

جیهوپ :
خیلی برای این کار استرس داره اما به خودش امید میده که میتونه بهت اعتراف کنه و بعد تو رو یه جا که تنها گیر میاره بهت اعتراف میکنه.

جیمین :
فقط میخواست یجوری بهت نزدیک بشه تا بتونه بهت اعتراف کنه و بعد همون جا باهات حرف میزنه و بعد باهات که اوکی میشه شمارتو میگیره.

تهیونگ :
نمیدونه باید چجوری انجامش بده ولی چشش همش به توعه و بعد که نمیتونه خودشو تحمل کنه میاد و بهت میگه که حاضری با من قرار بزاری؟

جانگکوک :
همیشه بهت نگاه میکنه و پیگیرته و بعد از مدت ها که به هم دیگه نزدیک میشید و دوست میشید تو رو هی به خونش دعوت میکنه و بعد حسشو بهت میگه.

#BTS
‌