معرفی داستان قلبی از زنگ

معرفی داستان قلبی از زنگ
***
آنیا فورجر ۲۰ ساله از زمان بچگی پدر و مادرش و از دست داده و با خانواده داییش زندگی میکنه کودکی سختی داشته و از دانشگاه قبول شده و سال اول دانشگاهش و میگذرونه در کل خیلی احساساتی و مهربونه و گاهی اوقات لجباز
***
دامیان دزموند ۲۲ ساله وضع مالی خیلی خوبی داره اخلاقش هم تو ضاهر مغرور ولی خیلی خوش قلب و مهربونه و به دلیل مشکلاتی که برای خانوادش پیش اومده مدتی تنها زندگی میکنه و سال دوم دانشگاه رو می گذرونه
***
آسونا دختر دایی آنیا ۲۰ سالشه و برای آنیا مثل خواهر میمونه چون از بچگی با هم بزرگ شدن و با آنیا تو یه دانشگاه درس میخونن
***
الکس پسر خاله دامیان ۲۶ ساله‌ که در اصل باعث تمام مشکلات که برای خانواده دامیان به وجود اومده و خیلی با دامیان صمیمی
***
جیرو لی ۲۲ ساله میشه گفت به الکس تو پیش بردن نقشه هاش کمک می کنه ولی فقط به خاطر اینکه مجبوره
***
اوین اکرمی صمیمی ترین دوست دامیان و به هم اعتماد دارن و دوست های خیلی خوبی هستن
***
بکی بلکبل دوست آسونا و آنیا و به اوین علاقه داره و تو دانشگاه همکلاسی آنیا و آسونا