هست ققنس طرفه مرغی دلستان،
هست ققنس طرفه مرغی دلستان،
موضع این مرغ در هندوستان!
چون بِبُرد وقت مردن دل ز خویش،
هیزم آرد گرد خود ده خرمه بیش،
در میان هیزم آید بیقرار،
در دهد صد نوحه خود را زار زار!
چون به هر ثقبه بنالد زار زار،
مرغ و ماهی گردد از وی بیقرار!
از غمش آن روز در خون جگر،
پیش او بسیار میرد جانور!
آخر الامرش اجل چون یاد داد،
آمد و خاکسترش بر باد داد!
موضع این مرغ در هندوستان!
چون بِبُرد وقت مردن دل ز خویش،
هیزم آرد گرد خود ده خرمه بیش،
در میان هیزم آید بیقرار،
در دهد صد نوحه خود را زار زار!
چون به هر ثقبه بنالد زار زار،
مرغ و ماهی گردد از وی بیقرار!
از غمش آن روز در خون جگر،
پیش او بسیار میرد جانور!
آخر الامرش اجل چون یاد داد،
آمد و خاکسترش بر باد داد!
۴.۹k
۱۷ فروردین ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.