عاشقانه
من از اینکه بیایم و عطر
تو نپیچد به خانه می ترسم
از شب بی ستاره نه ؛ اما
از شب بی ترانه می ترسم
تو اگر از کنار من بروی
ترس با من همیشه همراه است
بعد تو از تمام شهر که هیچ
از همه جای خانه می ترسم
هی نگو که بهار می آید
با خودش عشق هدیه می آرد
هی نگو این نشانه ی خوبیست
من که از این نشانه می ترسم
بعد تو هیچ چیز زیبا نیست
عاشقی قصه ای فریبا نیست
خنده دار است شاید اما از
لحظه ی عاشقانه می ترسم
شک ندارم که از محالات است
این که عشقت شود فراموشم
تو اگر در کنار من باشی
هرگز از ترس ها ؛ نمی ترسم
تو نپیچد به خانه می ترسم
از شب بی ستاره نه ؛ اما
از شب بی ترانه می ترسم
تو اگر از کنار من بروی
ترس با من همیشه همراه است
بعد تو از تمام شهر که هیچ
از همه جای خانه می ترسم
هی نگو که بهار می آید
با خودش عشق هدیه می آرد
هی نگو این نشانه ی خوبیست
من که از این نشانه می ترسم
بعد تو هیچ چیز زیبا نیست
عاشقی قصه ای فریبا نیست
خنده دار است شاید اما از
لحظه ی عاشقانه می ترسم
شک ندارم که از محالات است
این که عشقت شود فراموشم
تو اگر در کنار من باشی
هرگز از ترس ها ؛ نمی ترسم
۲۲.۴k
۱۶ تیر ۱۴۰۱