پارت 14

پارت 14
+نه بسه خستم
&خب بیا خستگیتو بر طرف می کنم
+نه ممنونم خستگیم بر طرف نمیشه
&نه بیا دیگه
دستمو بردم سمت چاقوی میوه که هنوز نگاش به سینم بود هولو چاقو کردم تو یه تیکه میوه دادم بش
+بخور جون بگیره برای بعد مهمونی
&باشه عشقم ( خوردن )
چاقو هنوز دستم بود داشتم لایه انگشتام م چرخوندمش
+ ولی میدونی بهترین کار برد چاقو چیه
&چیه؟
+اینه که بکنیم تو دیگ
&اوه خوبه..... وایسا چیییی؟( تعجب)
+سریع چاقو زدم تو دیگش که یه جیغ مردونه بلند کرد که همه نگاها اومد سمتمون
& هرزه چیکار می کی آی آی درش بیارن درش بیار( داد)
کمی چاقو فرو و چرخوندمش که صورتش جمع شد
+با داد با من حرف نزن
&تو فقد هرزه ای بیشتر از این نیستی درش بیار( داد)
چاقو کشیدن بیرون که داد زد نه درش نیار که دوباره کردم توش که داد بلند تر زد
#داری چیکار می کنی هرزه ( ناشناس)
چاقو در اوردم زدم به پاش( پای ناشناس هم)
بلند شدم
+ خوش بختم لی ا. ت هستم بزرگترین مافیای جهان رییس باند روباه خونی
*چییی شوخی خوبی نیست
اسلحمو در اوردم نشونه گرفتم به مغزش
*وا... واقعا ببخشید خانم بابت بی ادبیمون( جلوم پاش ا. ت افتادن)
+بریم
_باشه ولی من یه کاری دارم... مکس
مکس: بله ارباب
_اینو بیار( اشاره به جونگ چون)
مکس :چشم ارباب