به نام خداخالق حس های خوب

به نام خداخالق حس های خوب


من همیشه که نه گاهی فکرمی کنم


ومطمعن میشم که انتقام خودمو

باید از این جهان بگیرم چرا باید

از بچگی ناراحتی قلبی داشته باشم

انقدر خسته بشم که ناخن هام کبود

می شد و حتی نمی توانستم نفس

عمیق بکشم ومدام تو کنج خونه

باشم هرسال پاییز که میشد وتوی

تلوزیون زنگ عاطفه ها پخش


میشد من ناراحت از این میشدم

که چرا من توی جشن نیکو کاری

کمک نمی تونم بکنم؛ خیلی ارزو

ها تودلم مونده و نرسیدم بهش

چرا بازیگر نباید بشم؛ هرسال که

یک سریال خوش گل پخش میشه

فکرمیکنم که ای کاش من تواین


سریال می بودم هیچ وقت کتاب

های درسی واسه خودم نداشتم

این سوادی را که دارم واسه کتاب

درسی های بچه های فامیل هست

وخوب خداروشکر که تونستم یاد

بگیرم و استعداد ادبیات هم دارم

من دفترداشتم واسم میخریدن

ولی هیچ وقت کتاب های درسی

نداشتم حتی هیچ وقت جدید

واسم نمی گرفتم یادم هست حتی

دوسال کلاس چهارم رافقط

خوندم انقدر خوندم که دیگه

حالم داشت بهم می خورد از

کتاب چهارم از علوم تجربی و

ازکتاب های تکراری اما علاج

نداشتم چون علاقه داشتم درس

بخونم وهمون هارو می خوندم

اه من علاقه به کتاب خوندن هنوز

هم دارم ولی خوب کسی پایه

نیست که بخره واسم هرکسی فکر

می کنه زندگی خودش مهم تره٠

گاهی مجبورمیشم توی گوشیم

نصبش کنم؛ خدا هیچ ادم مسلمانی

رو مریض نکنه٠

امین


#سلام #صبح بخیر#ایوان بند#-#دلبر#ادبیات#بلاگر#نویسنده#شعر#نویسنده#