رویایی که تبدیل به واقعیت شد پارت ۴
از زبون خودم
خوب تو از چیه من خوشت اومده کوک:از همه چیت خوب خوشگلی چشمات عسلیه و.... من:هوم دارم همه ی اینارو کوک:چجورم بعد وایساد منم برگردوند طرف خودش کوک:میخوام بدونم توهم منو دوست داری من:خوب چجوری بگم کوک:بگو من مردم تا بهت بگم علاقمو من:آره دارم کوک:پس یه طرفه نیست دو طرفس من:آره کوک:اگه قبول کنی که دوست دخترم بشی همه کاری برات میکنم حتی شده از اون مرد دورت میکنم (عررررر بریم تو حس😭😭میدونید چرا از این پارت شروع کردم چون پارتای بعد خیلی قشنگه) من:ولی اون دست از سرم برنمیداره تا منو مال خودش نکنه ول کن نیست کوک:نه تا وقتی که قبول کنی من کنارت باشم قبول میکنی خیلی شوکه شده بودم و از حرفایی که زد احساس کردم واقعا میخواد من کنارش باشم من:باشه قبول میکنم کوک:ممنون بعد بغلم کرد منم بغلش کردم من:فقط بگم این رابطه مخفی میمونه ها کوک:یعنی به پسرا نگیم من:نمیخوام برات دردسر شه کوک:دردسر چیه اول و آخر اونام میفهمن من:هرچی خودت میدونی کوک:خیله خوب نشست بعد تو دستشو پر آب کرد یه نگاه به من کرد به پاجید تو صورتم کوک:🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 من:خیسم کردی 😂😂😂 کوک:😝😝😂 بعد منم بهش آب پاچیدم جنگ جهانی سه نبرد آب ها(چه کتابی شد😐😂) الان مستندی
راز بقا
دو تا موجود کیوت در کنار صاحل دارند آب بازی میکنن اوه مای گاد اون یکی به اون یکی آب میپاچه و جفت دیگر تلافی میکنه گاددد گیل می اوووووو هر دو خود را خیس کردند و اون یکی اون یکیو بغل کرد و باهم افتادن رو زمین بقیه اش را سانسور میکنیم 😂😂😂😂😂😂😂 اوه اوه همین اوله کاری(اون مرده داره میگه راز بقاییه) جوان ها بگذارید یه ده روز بگذره😐😂 هر دو خیس شدن و میخندند من اینارو دیدم یاد پت و مت افتادم 😂🤣🤣🤣🤣🤣(پت و مت واییی🤣چقدر باهاش موچ شد ) هر دو میخندید زهرمار پاشید خودتان را جمع کنید اووووووووهههههههههههه(چیزی نیست خواستم منحرف شید😂🤣🤣🤣😈) نتیجه میگیریم که همیشه تلافی کنیم
به هم میپاچیدیم اینه چی خیس شدیم من:خیس شدم کوک:منم خیس شدم بعد شیکممو از پشت گرفت بلند کرد و خودشو انداخت رو زمین و منم افتادم من:واییی جونگ کوک زشته دارن نگاه میکنن😂😂 کوک:به من چه من دارم با دختر مورد علاقم خوش میگذرونم مگه بده من:😂🤣اینم حرفیه
خوب تو از چیه من خوشت اومده کوک:از همه چیت خوب خوشگلی چشمات عسلیه و.... من:هوم دارم همه ی اینارو کوک:چجورم بعد وایساد منم برگردوند طرف خودش کوک:میخوام بدونم توهم منو دوست داری من:خوب چجوری بگم کوک:بگو من مردم تا بهت بگم علاقمو من:آره دارم کوک:پس یه طرفه نیست دو طرفس من:آره کوک:اگه قبول کنی که دوست دخترم بشی همه کاری برات میکنم حتی شده از اون مرد دورت میکنم (عررررر بریم تو حس😭😭میدونید چرا از این پارت شروع کردم چون پارتای بعد خیلی قشنگه) من:ولی اون دست از سرم برنمیداره تا منو مال خودش نکنه ول کن نیست کوک:نه تا وقتی که قبول کنی من کنارت باشم قبول میکنی خیلی شوکه شده بودم و از حرفایی که زد احساس کردم واقعا میخواد من کنارش باشم من:باشه قبول میکنم کوک:ممنون بعد بغلم کرد منم بغلش کردم من:فقط بگم این رابطه مخفی میمونه ها کوک:یعنی به پسرا نگیم من:نمیخوام برات دردسر شه کوک:دردسر چیه اول و آخر اونام میفهمن من:هرچی خودت میدونی کوک:خیله خوب نشست بعد تو دستشو پر آب کرد یه نگاه به من کرد به پاجید تو صورتم کوک:🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 من:خیسم کردی 😂😂😂 کوک:😝😝😂 بعد منم بهش آب پاچیدم جنگ جهانی سه نبرد آب ها(چه کتابی شد😐😂) الان مستندی
راز بقا
دو تا موجود کیوت در کنار صاحل دارند آب بازی میکنن اوه مای گاد اون یکی به اون یکی آب میپاچه و جفت دیگر تلافی میکنه گاددد گیل می اوووووو هر دو خود را خیس کردند و اون یکی اون یکیو بغل کرد و باهم افتادن رو زمین بقیه اش را سانسور میکنیم 😂😂😂😂😂😂😂 اوه اوه همین اوله کاری(اون مرده داره میگه راز بقاییه) جوان ها بگذارید یه ده روز بگذره😐😂 هر دو خیس شدن و میخندند من اینارو دیدم یاد پت و مت افتادم 😂🤣🤣🤣🤣🤣(پت و مت واییی🤣چقدر باهاش موچ شد ) هر دو میخندید زهرمار پاشید خودتان را جمع کنید اووووووووهههههههههههه(چیزی نیست خواستم منحرف شید😂🤣🤣🤣😈) نتیجه میگیریم که همیشه تلافی کنیم
به هم میپاچیدیم اینه چی خیس شدیم من:خیس شدم کوک:منم خیس شدم بعد شیکممو از پشت گرفت بلند کرد و خودشو انداخت رو زمین و منم افتادم من:واییی جونگ کوک زشته دارن نگاه میکنن😂😂 کوک:به من چه من دارم با دختر مورد علاقم خوش میگذرونم مگه بده من:😂🤣اینم حرفیه
۹.۹k
۱۲ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.