صدام و میشنوی

صدام و میشنوی؟...
من اینجام ، دارم از ایران صدات میزنم!...
نمیدونی اینجا چه خبره که
یه کشوری شده اصلا نگم برات!
آدما دارن هرروز تو خون خودشون غرق میشن...
یکی موهاش غرق خون میشه ، یکی چادرش! ؛ یکی تو حرم جون میده ، یکی کف خیابون
اگه قبلا بود کلی گله میکردم از آدما واست!‌
یادته یبار از اوضاع جامعه نوشته بودم برات؟
الان ولی نه! ؛ تمام گله م اینه که خونِ این آدمای بی گناه داره رو قلبم سنگینی میکنه!
بغض میکنم از اینکه هرروز با باز کردن چشمام باید تعداد کم شدن آدمای این خاک و بشمرم
اینا خواهرای منن ، برادرای هم وطنم که قطره قطره ی خونشون پاکه چون از جنس کثیفِ دشمن نیستن و دارن تو همین خاک با من نفس میکشن
میدونی که من یکی خسته شدم!
میشنوی میدونم
میبینی میدونم
ببین چقدر دلم گریه میخواد
هم من خوب میدونم چجوری اوضاع درست میشه هم تو!
رفیقیم دیگه نه؟
دعا کن واسم!
نه فقد واسه من...
واسه تمام این آدمایی که حالشون خوب نیست!
حتی واسه اونایی که قبولت ندارن!
تو که دستت میرسه اونجا!
دعا کن درست شه همچی!
دعا بخون برای حالِ دلای ابریمون :)

#برای همه خون هایی که این مدت ریخته شد🙃💔
#برای غم های بی پایان!

#رفیقم💚🕊️

پ.ن : من امروز حالم خوب نبود_خیلی وقته چیزی سرجاش نیست_ ، چون با یسریا بحث کردم گفتم اینو اینجا بگم :
من به هر طرز فکری که دارید احترام میزارم ، هیچ وقتم اعتقادم و قاطی رفاقت نمیکنم و آدمی نیستم که بخوام رفاقتم با کسی و به خاطر دوتا بحث کردن بهم بزنم!
ولی با این حال بازم اگه جسارتی شده من معذرت میخوام...
فرقی نمیکنه به چه دلیلی ، ما هممون برای کشورمون داغداریم🙃🖤
هوای آدمای دورتون و داشته باشید🤍