احسانرعیت

#احسان_رعیت

کنارش نشستی توو یه کافه و
هوا سرده گونه‌ت اناری شده
یکی با تو می‌شینه و سهم ِ من
حالا دیگه میز ِ کناری شده

کنارت نشسته بهت زل زده
درست از همون‌جا که جای ِ منه
هوا سرده ! قهوه سفارش بدین
حسابِ دو تاتون به پای ِ منه
.
می‌خوام جفتتون ُ واسه اولین؛
قراری که داریـــد مهمون کنم
اگه عشق بازی باهاش سخت‌ته
بگو مشتری‌ها رُ بیرون کنم

تا نزدیک می‌شی به دستای اون
هوا سرد می‌شه تو پیراهنم
تا شالت رُ می‌بندی به گردنش
یه دردی می‌پیچه توی گردنم

همین‌که بهت زل زده کافیه
دیگه روسریت ُ عقب‌تر نکش
عزیز دلم ! لااقل پیش ِ من
تو ته مونده قهوه‌شُ سر نکش

دیگه جای من توی این کافه نیست
باید بی تو راهی بشم سمت ِ در
به گارسون سپردم مزاحم نشه
تا می‌تونی از کافه لذت ببر ...
دیدگاه ها (۴)

گفت : آروم رانندگی کن...سرتم تو گوشی نباشه...کمربندتم ببند.....

عاشق زنی تک تیر انداز در جبهه دشمن شده ام...ببینمش میمیرم......

چشم هایت حرارتِ محض است۞ رَبَّنـا آتِنـا عَذابَ النَّـار ۞#ح...

نازی ها تانک داشتندروس ها توپانگلیسی ها با لبخندگندم زارهایم...

ری اکشن پسرای HP چه جوری خواستگاری می کنند(درخواستی)

من عاشق شدمپارت(7)☆☆☆☆☆☆☆☆پسر:پیاده شو(در ماشین رو برای هه س...

عزیز تر از جانم!روزی که قرار بود بعد از مدت ها دلواپسی و دید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط