نامجون داریم درمورد ازدواج جین حرف میزنیم

نامجون: داریم درمورد ازدواج جین حرف میزنیم
ات: چی. چی؟
جین: اره یه دختر دیدم خیلی دوستش دارم قراره فردا شب بریم برای ملاقات خانوادگی
ات: اها باش خوشبخت بشین
م. ا: دخترم بیا یه چیزی بخور
ات: نه ممنون سیرم میرم بادوستام بیرون
م. ا: اما هیچی. نخوردی که
ات: نه ممنونم (میری توی اتاقت)
جین: چش شد یه دفعه
نامجون: نمیدونم میرم ببینم چش سد
ات:باید اما ده شم برم بیرون یه هوایی به کلم بخوره خوش به حال اون دختره
(تق تق تق صدای در)
ات: بله
نامجون: میتونم بیام تو
ات: اره بیا
نامجون میاد تو
نامجون: ات چت شد یه دفعه
ات: هیچی دوستم زنگ زد گفت بریم بیرون منم به خاطر اینکه چند وقته ندیدمش ذوق کردم و اومدم سریع اماده بشم
نامجون: اها باش اماده شو من میرم
ات: توام میای بریم بیرون؟
نامجون: خوب باشه

خوب اینم از این پارت