امروز بعد مدت ها تا ظهر خوابیدم! بیدار که شدم دیدم بابامم
امروز بعد مدتها تا ظهر خوابیدم! بیدار که شدم دیدم بابامم امروز خونهس و تو حیاط داره خرمالو میچینه.
مامانم که منو دید با ذوق بهم گفت: محدثه محدثه بیا پایین از اینا عکس بگیر میخوام بذارم پروفایلم.
گفتم میخوای خرمالو بذاری پروفایلت؟😶
گفت آره اینا خیلی قشنگن.
دیدم راست میگه! هرچند زیاد از طعم خرمالو خوشم نمیاد، ولی منکر خوشگلیشون هم نمیشم.😁😍
واسش چندتا عکس گرفتم تا بینشون انتخاب کنه.
و نفهمیدم چیشد که این عکس رو هم با گوشیم گرفتم و الانم اینجام و دارم کپشن مینویسم تا تو ویس پستش کنم!😶😂🍃
و من الله توفیق!🤝
مامانم که منو دید با ذوق بهم گفت: محدثه محدثه بیا پایین از اینا عکس بگیر میخوام بذارم پروفایلم.
گفتم میخوای خرمالو بذاری پروفایلت؟😶
گفت آره اینا خیلی قشنگن.
دیدم راست میگه! هرچند زیاد از طعم خرمالو خوشم نمیاد، ولی منکر خوشگلیشون هم نمیشم.😁😍
واسش چندتا عکس گرفتم تا بینشون انتخاب کنه.
و نفهمیدم چیشد که این عکس رو هم با گوشیم گرفتم و الانم اینجام و دارم کپشن مینویسم تا تو ویس پستش کنم!😶😂🍃
و من الله توفیق!🤝
۱۸.۰k
۰۴ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.