بچه ها من برای یه مدت نمیتونم بیام

بچه ها من برای یه مدت نمیتونم بیام...
مامانم عصبانی شد...گفت باید ویسو حذف کنم...ولی من غایمکی بعضی وقتا میام...
ایشالا گوشیه خودمم میخرم...اونموقع مینصبم...همتوتو دوس دارم...عاشقتونم...بع تمام وجودم...خیلی تو این دو سه ماه بهتون وابسته شدم...فراموشتون نمیکنم...سعی میکنم هفته ای یکی دوبار بیام....
اجیام واقعا دوستوت دارم و این رفتن واقعا به میل خودم نیست...
آجی فاطمه دلم برات تنگ میشه...
نازنین یا تهیونگم میخواستم راجبه یه موضوعی باهات حرف بزنم...اما نمیشه بعدا میگم...عاشقتم واقعا...
رضوان جونم...جوجوی من...دلم برات تنگ میشه...نمیتونم دوریتو تحمل کنم....
هیونا یا مائده...یه مدت نبودی...دلم برات تنگ شده بود...قرار بود بیای شمال همو ببینیم اما نمیشه....کاش میتونستم قبل از رفتن باهات حرف بزنم....
مائده جونم...امیدوارم تو مسابقت برنده شی...دلم برات تنگ میشه...
فاطمه جونم....ازت ممنونم که منو عاشق تی ارا کردی....عاشقتم...و دلم برات تنگ میشه....
زهرا...لطفا به خاطر من دیگه دستتو زخمی نکن...عاشقتم...واقعا از ته دلم....
مریم...عاشقتم...تو واقعا مهربونی...
مهرنوش...مهرناز...پریا...صهبا...اوا...روژینا...صبا...
خانواده مهربونم...دلم براتون تنگ میشه...
چشام از گریه درد میکنن...
همتون باهام همدردی کردید و تو شرایط سخت کنارم بودین...امیدوارم تو این هفته بازم بیام....
بـای...