/
3
استوری اینستاگرام نامجون
استوری اینستاگرام نامجون
استوری اول، ترجمه‌ی نامه‌ای که کولد برای نامجون نوشته:
به نظر می‌رسه بی‌عدالتی‌های زیادی در دنیا وجود داره، جایی که چیزی که پاک و بی‌گناهِ وزن بیشتری داره. هر چی صادق تر و سربلندتر باشی، جونت را بیشتر به کسایی میدی که زره‌ی دروغ به تن دارن و پشت نقاب های ضخیم پنهان میشن.
اما حتی اگه زندگی اینجوری باشه، بیا تو این دنیا اینجوری زندگی کنیم، با مشت و جسم و روح باز، نامجون! از تسلیم شدن نترس.
فکر می کنم زندگی من کاملاً گرم و شاده چون در کنارم دوستی دارم که با من این مسیر رو طی می کنه!
همونطور که الان خوابم نمیبره شاید تو هم یه شب رو داشته باشی که نتونی بخوابی، ولی تا روزی که دوباره ببینمت فقط دعا میکنم که بتونی نگرانیتو کنار بذاری، خوب بخوری، خوب بخوابی و با همه کنار بیای.
استوری دوم:
🐨: این بخشی از نامه‌ای هست که من فرستادم. این زمستون یه نامه‌ای با دوستت رد و بدل کن
امیدوارم این روزها بی فایده نباشه. اما درسته، فکر‌های نا‌امید کننده و متزلزل بیشتر از هر چیزی ذهنمو خسته کرده، اما اگه خدایی وجود داره اگه اون فقط امتحان‌هایی رو برای ما بفرسته که بتونیم تحمل کنیم، البته اگه هدفی پشتش باشه.
هر جا که هستی، هر وقت هستی، با هر کسی که هستی، همه چیز به قلب و اراده‌ی ما برمیگرده.
تصمیم تو برای درست کردن شرایطی به خودت بستگی داره، بنابراین به عنوان یه دوست فقط می تونم از تو حمایت کنم و برای تو دعا کنم.
زمستان خیلی من را به فکر می‌بره و شاید ضعیفم کنه، اما شک ندارم که باخت ها ما را قوی تر می کنه. بیا با هم رشد کنیم و ضعف ها را به فرصت تبدیل کنیم.
وقتی هوا بهتر شد دوباره همدیگر را ملاقات می‌کنیم و برای تو چیزهای خوب بیشتری آرزو می کنم .
استوری اول، ترجمه‌ی نامه‌ای که کولد برای نامجون نوشته:
به نظر می‌رسه بی‌عدالتی‌های زیادی در دنیا وجود داره، جایی که چیزی که پاک و بی‌گناهِ وزن بیشتری داره. هر چی صادق تر و سربلندتر باشی، جونت را بیشتر به کسایی میدی که زره‌ی دروغ به تن دارن و پشت نقاب های ضخیم پنهان میشن.
اما حتی اگه زندگی اینجوری باشه، بیا تو این دنیا اینجوری زندگی کنیم، با مشت و جسم و روح باز، نامجون! از تسلیم شدن نترس.
فکر می کنم زندگی من کاملاً گرم و شاده چون در کنارم دوستی دارم که با من این مسیر رو طی می کنه!
همونطور که الان خوابم نمیبره شاید تو هم یه شب رو داشته باشی که نتونی بخوابی، ولی تا روزی که دوباره ببینمت فقط دعا میکنم که بتونی نگرانیتو کنار بذاری، خوب بخوری، خوب بخوابی و با همه کنار بیای.
استوری دوم:
🐨: این بخشی از نامه‌ای هست که من فرستادم. این زمستون یه نامه‌ای با دوستت رد و بدل کن
امیدوارم این روزها بی فایده نباشه. اما درسته، فکر‌های نا‌امید کننده و متزلزل بیشتر از هر چیزی ذهنمو خسته کرده، اما اگه خدایی وجود داره اگه اون فقط امتحان‌هایی رو برای ما بفرسته که بتونیم تحمل کنیم، البته اگه هدفی پشتش باشه.
هر جا که هستی، هر وقت هستی، با هر کسی که هستی، همه چیز به قلب و اراده‌ی ما برمیگرده.
تصمیم تو برای درست کردن شرایطی به خودت بستگی داره، بنابراین به عنوان یه دوست فقط می تونم از تو حمایت کنم و برای تو دعا کنم.
زمستان خیلی من را به فکر می‌بره و شاید ضعیفم کنه، اما شک ندارم که باخت ها ما را قوی تر می کنه. بیا با هم رشد کنیم و ضعف ها را به فرصت تبدیل کنیم.
وقتی هوا بهتر شد دوباره همدیگر را ملاقات می‌کنیم و برای تو چیزهای خوب بیشتری آرزو می کنم .
۲۶۵
۲۱ آذر ۱۴۰۳
