شب بود خسته بودم، چشمامُ بسته بودم،
شب بود خسته بودم، چشمامُ بسته بودم،
خورشید سر زد و من پیشِت نشسته بودم،
چشمام باز کردم، دیدم ازت خبر نیست،
دیدم برام تو دنیا از تو عزیزتر نیست،
با من بمون، با من بمون!!
خورشید سر زد و من پیشِت نشسته بودم،
چشمام باز کردم، دیدم ازت خبر نیست،
دیدم برام تو دنیا از تو عزیزتر نیست،
با من بمون، با من بمون!!
۱.۳k
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.