"مبعث

"مبعث
پیامبر رحمت
مبارک باد"

ستاره ای بدرخشید
و ماه مجلس شد



شبی تا آسمان نور و صدا در رفت و آمد بود
که آغازی دوباره بر پیام وحی خواهد بود

زمین آماده می شد آسمانی در بغل گیرد
گمانم آسمان هم عاشق سیمای احمد بود

دلش ماه خدا را باز در آئینه ها می دید
دل دریائیش جزری ندارد دائما مد بود

قرار امشب از هم صحبتی با یار در خلوت
پس از شب ها سکوتی را که در دل حرف می زد بود

چراغانی شد از بال ملائک عرش تا فرشی
چه تعدادی چراغان ها شبیه خط ممتد بود

نه ابراهیم و نوحش بعثتی مثل محمد داشت
نه موسی و نه عیسی چون رسل را او سرآمد بود

کف غار حرا در لحظه دیدار تزیین شد
که یاقوت و عقیق و سنگ فرشش از زبرجد بود


چرا می گفت احمد را بخواند آیه ای حتما
بخوان اقرا که اقرا بر تو تاکید موکد بود

اگر چه آفرینش را خدا تعریف در نامت کرد
تمام هستی و خلقت بر این بعثت موید بود

تو می گفتی بخوان خواندم و می گفتی بمان ماندم
برای با تو بودن تا سحر بیدار باید بود

رسول مهربانی ها که با عشق خدا آمد
محبت در تمام نبض قرآنش مشدد بود

خدا امشب یقین دارم خودش خوشحال خوشحال است
که بزم بهترین عبدش ابوالقاسم محمد بود