بگذار از رنگ نگاهت جان بگیرم

بگذار از رنگ نگاهت جان بگیرم
از مستی لعلت شبی درمان بگیرم

بگذار در سرمای آذر با وجودت
گرمای عشقت زیراین باران بگیرم

بگذار در شبهای سرد فصل پاییز
قدری امان از دست این طوفان بگیرم

دیدگاه ها (۳)

می‌خواهم دوباره عاشق باشماما این‌ بار عشقی ساده و معمولیکه م...

تشنه ام همچون بیابان صد ترک دارد لبم همچنان ابر سیاهی آب را ...

تمام گل های نرگس به انتظارت، به احترامتقامت راست کرده اند.چر...

ﺭﺍﺳﺖ ﺑﮕﻮ !کجای ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯼﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪﺑﻪ ضیافت عشقﻣ...

تا ابد در شعرهایم بوی باران میدهی وصف آن دلدادگی در جمع یارا...

شب، بوی گیسوانت را دارد.بادی که از سمت پنجره می‌وزد، ردّ لبخ...

دکتر خسرو زرین بخش

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط