به بابام گفتم: نونوایی قیامت بود!
به بابام گفتم: نونوایی قیامت بود!
میگه: یعنی شلوغ بود؟!
گفتم : نه بابا! گناهکارا رو مینداختن توی تنور و به نیکوکارا نونِ مجانی می دادن !
هیچی دیگه الان هم که هوای کوچه سرده :
میگه: یعنی شلوغ بود؟!
گفتم : نه بابا! گناهکارا رو مینداختن توی تنور و به نیکوکارا نونِ مجانی می دادن !
هیچی دیگه الان هم که هوای کوچه سرده :
۹۲۴
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.