شکوه دولت غم تا ابد نمی ماند
شکوه دولت غم تا ابد نمی ماند
خلیج چشم تو در جزر و مد نمی ماند
تو نیستی و فقط آه می کشم، اما
همیشه حال من اینگونه بد نمی ماند
دوباره می شکند بغض باستانی من
که رودخانه ی دل پشت سد نمی ماند
همان زمان که تبسم زدی همه گفتند
که این چنین سیبی در سبد نمی ماند
تو نیستی و در این ازدحام گم شده ام
کسی کنار منِ نابلد نمی ماند
"تنم به پیله ی تنهایی ام نمی گنجد"
و جان بدون تو در کالبد نمی ماند
تونیستی وجهان ایستگاه متروکی است
ولی قطار زمان می رود، نمی ماند
#عبدالحسین_انصاری
خلیج چشم تو در جزر و مد نمی ماند
تو نیستی و فقط آه می کشم، اما
همیشه حال من اینگونه بد نمی ماند
دوباره می شکند بغض باستانی من
که رودخانه ی دل پشت سد نمی ماند
همان زمان که تبسم زدی همه گفتند
که این چنین سیبی در سبد نمی ماند
تو نیستی و در این ازدحام گم شده ام
کسی کنار منِ نابلد نمی ماند
"تنم به پیله ی تنهایی ام نمی گنجد"
و جان بدون تو در کالبد نمی ماند
تونیستی وجهان ایستگاه متروکی است
ولی قطار زمان می رود، نمی ماند
#عبدالحسین_انصاری
۳.۱k
۰۳ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.