Betrayal p14

که یهو بورا امد تو با چشمای اشکی درم پشت سرش بست خیلی کیوت بود
بورا. بـ بـ بابایی؟(گریه)
جیمین. بورااا(گریه. ایی قلبممم)
بورا رفت جیمینو بغل کرد
جیمین. دختر قشنگم دلم برات یذره شده بود(کلی بوسش کرد)
بورا. 😭
جیمین. گریه نکن عشق دلم🫂
بورا. مامانی چی؟ 😭
جیمین. مامانت کجاس؟
بورا. مامانی وقتی وقتی تو افتادی امد بغلت کرد بعدم از حال رفت😭
جیمین. چیکار کرد؟ بغلم کرد؟
بورا. وقتی منو مامان تو خونه داشتیم پازل بازی میکردیم صدا امد مامانی رفت ببیپه چیه اما من صدای داد گریه مامانی رو شنیدم رفتم بیرون دیدم مامانی دستش هی خون تو بود داشت گریه میکرد تو هم بغل کرده بود که یهو از حال رفت دکتر گفت بخاطرشک زیاده شاید فردا بهوش بیاد😭
جیمین. دلم برات یذره شده بود😭🫂
تق تق تق
جیمین. بیا تو
یونگی. عرررر عنتررر😭
جیمین. یاااب چه پیشمه
یونگی امد جیمنو بغل کرد
جیمین. بسه خفه شدم
بورا. بابامو ولش کن😡
یونکی. اگه نکنم؟
بورا. 🖕🏻که یهو نامجون و جین امدن تو
نامجون.بوراااااا این چه کاریه
بورا. غلط کردممم
جین. یاااا پدصگگگ میدونی بخاطرت چقدر ناراحت شدم کم مونده بود صورتم چروک بشه
جیمین. دخترم؟
بورا. هوم؟
جیمین. بابای جدیدت چطوره بیشتر از من دوسش داری؟
بورا. بابا جدیده؟
جیمین. با چشمای پر از اشک که خودشو نگه داشته بود برگشت سمت نامجون
نامجون. ها چیه مث گاو زل زدی تو چشام
جیمین.ایناهاش بابا جدیدت
نامجون. من؟
بورا. نه تورو خدااا اگه دایی بابام بشه من دیگه نمیتونم فهش یاد بگیرم
جیمین. داییت؟
نامجون. خوبشتم خواهر شوهر
بورا. سوتی دادی دایی جونم
نامجون. یعنی شورهر خواهر😅
جیمین. آخیششششش..راحت شدممم(داد)
بورا. ترسیدم🥺
جیمین. نترس قشنگم از روی خوشحالی... ات.. ات حالش چطوره؟ 🥺
نامحون. نامعلومه😔
جیمین. میخوام ببینمش
یونگی. نمیزارن
جیمین. گوه خوردن با دهن تو
بورا. گوه خوردن؟
نامجون. بیا پدر نمونه😒
یونگی. هه🤣
جیمین. زهر مار
بورا. زهرمار؟
نامحون. یذره دیگه حرف بزنی دیگه...
جیمین. ایششش بسه خفه شین
بورا. خفه شین؟
حیمین. یااا تو هم که هرچی بده رو یاد میگیری
بورا. اره چرا؟(کیوت)
جیمین. وای بمیرم براتتتت (کلیبوسش کرد)
جیمین. من برم دیگه
وقتی رفتم تو راه روی که اتاق ات اونجا بود کلی دکتر اون ور اینور میدوییدن که یکی گفت داریم از دستش میدیم رفتم جلو تر که دیدم که اون...
خ
م
ا
ر
ی
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
قشنگ کشتین منوووووو🔪