رفتم وبه مدرسه رسیدم و دنبال سوهو گزشتم و تا پیداش کردم ه

رفتم وبه مدرسه رسیدم و دنبال سوهو گزشتم و تا پیداش کردم هم دیگه رو یغل کردیم و به سمت اتوبان رفتم و به سمت جنگل همیشه سبز رفتیم (جنگله واقعی هست و مشهور ترین جنگله کره ای جنوبی هست در سئول) تا پیاده شدیم ساکم رو سوهو برام اورد و مرد تا اوردش ا. ت چی اوردی با خودت مگه چرا اینقدر سنگینه
ا. ت: هیچی نیاوردم
مدیر: بچه ها جنگل همون تور که میدانید خیلی خطر ناک هست و ممکنه اتفاق های بدی بیوفته فهمیدین
بچه هاو ا. ت: بله مدیر
مدیر: خوب برید و بخوابید تا برای فردا سرحال باشید
ا. ت: اقای کانگ ببخشید شما مغز خر خوردید
مدیر: چرا؟
ا. ت: اخه ساعت ۱۱صبح بخوابیم
مدیر: اه راست میگی ا. ت جان حواسم نبود خوب بچه ها نظرتون چیه از الان شروع کنیم
بچه ها: باشه
مدیر: خوبخوب بچه ها بازی اینه که شما غذا درست کنید تا من نظر بدم کدام بهتر هست
سوهو: ات دوکبوکی درست کنیم
ا. ت: اره بریم
یک ساعت بعد
مدیر: خوب بچه ها وقت تمومه حالا شروع به تست کردن غذا رسیده خوب وای دوکبوکی چرا از ۳۰نفر ۱۵نفرشون دوکبوکی درست کردن
بچه ها: خوب استاد ما فقط دوکبوکی بلدیم
مدیر خوب شروع کنیم
خوب نفر اول میرسه به گروه میا
میا: هوووووو من بردم
ات: وای من می خواستم اول شم
مدیر: خوب بچه ها دوتا بازی دیگه هست