بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ قسمت اول :
همیشه این پرسش در اذهان مطرح بوده و هست که اساساً چرا باید به حقایق ایمان بیاوریم و چرا یک عده ایمان می‌آورند و یک عده نمی‌آورند؟!
در مقام پاسخ، سخنان بسیاری گفته و نوشته شده است؛ یک عده به حقایق عالم هستی و علل عقلی و فلسفی و نیز فطری و علل دیگر پرداخته‌اند، اما عده‌ای که از سویی اصلاً معنای دین و ایمان را نفهمیده اند وازدین خدا نیز به جزیهودِصهیونیست، و کلیسای دیکتاتور و مخالف علم،شناختی نداشتند،دین را افیون جامعه خواندند و با هر دینی مخالفت و دشمنی کردند! غافل از آن که خودشان نیز به نوعی دین گرایش داشته داشته و دارند؛ چرا که دین و دینداری، فطری است و در وجود انسان نهادینه شده و گریزی از آن وجود ندارد!این که به پیامبرش صلوات الله علیه و فرمود تا به کفار بگوید: لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ - دين شما براى خودتان و دين من براى خودم.(سوره کافرون آیه 6)یعنی: بی دینی محض وجود ندارد، و کفار نیز نوعی دین دارند.ایمان نیز فطری و عمومی است و اختصاصی به ایمان به توحید، معاد و اسلام ندارد؛ بلکه ایمان یعنی: خود را در چارچوبی در امنیّت قرار دادن و در امنیّت دیدن. حال، گروهی خود را در شناخت و ایمان به الله جلّ جلاله و بندگی او در امان می‌بینند و گروهی خود را در پناه ثروت، قدرت، شهرت و شهوت در امان می بینند؛ و گروهی خود را در پناه طاغوت ها و رضایت آنان در امان می‌بینند!
بنابراین، بی‌دینی و بی‌ایمانی محض،دروغ است و در این عالَم،نه هیچ بی‌دینی وجود دارد و نه هیچ بی ایمانی، بلکه دین ها و ایمان ها متفاوت و البته مغایر هم می باشند!
علل اصلی ایمان به الله جلّ جلاله، معاد و اسلام عزیز - وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ - چرا ما ايمان به خدا و آنچه از حق به ما رسيده نياوريم؛ در حالی كه آرزو داريم پروردگارمان، ما را در زمره جمعيت صالحان قرار دهد؟!(سوره مائده آیه 84)
در این آیۀ مبارکه، خداوند سبحان، در بیانی کوتاه و ژرف، به دو علت اصلی ایمان بندگان مؤمنش تصریح نموده است که عبارتند از:1- حق گرایی؛ 2- آینده نگری امید.
1- حق گرایی :
مؤمن، به کسانی که از او می‌پرسند: چرا ایمان آورده‌ای؟! می‌گوید: چرا ایمان نیاورم؟! خداوند سبحان، به من عقلی داده که به نور علم می‌بیند - قلبی جانی داده که با آن فهم می کنم؛ ایمان می‌آورم، کفر می‌ورزم، دوست می‌دارم و متنفر می‌شوم - کتاب خلقت را به رویم گشوده است و فرموده آن را با تفکر بخوان - (ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
همیشه این پرسش در اذهان مطرح بوده و هست که اساساً چرا باید به حقایق ایمان بیاوریم و چرا یک عده ایمان می‌آورند و یک عده نمی‌آورند؟!
در مقام پاسخ، سخنان بسیاری گفته و نوشته شده است؛ یک عده به حقایق عالم هستی و علل عقلی و فلسفی و نیز فطری و علل دیگر پرداخته‌اند، اما عده‌ای که از سویی اصلاً معنای دین و ایمان را نفهمیده اند وازدین خدا نیز به جزیهودِصهیونیست، و کلیسای دیکتاتور و مخالف علم،شناختی نداشتند،دین را افیون جامعه خواندند و با هر دینی مخالفت و دشمنی کردند! غافل از آن که خودشان نیز به نوعی دین گرایش داشته داشته و دارند؛ چرا که دین و دینداری، فطری است و در وجود انسان نهادینه شده و گریزی از آن وجود ندارد!این که به پیامبرش صلوات الله علیه و فرمود تا به کفار بگوید: لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ - دين شما براى خودتان و دين من براى خودم.(سوره کافرون آیه 6)یعنی: بی دینی محض وجود ندارد، و کفار نیز نوعی دین دارند.ایمان نیز فطری و عمومی است و اختصاصی به ایمان به توحید، معاد و اسلام ندارد؛ بلکه ایمان یعنی: خود را در چارچوبی در امنیّت قرار دادن و در امنیّت دیدن. حال، گروهی خود را در شناخت و ایمان به الله جلّ جلاله و بندگی او در امان می‌بینند و گروهی خود را در پناه ثروت، قدرت، شهرت و شهوت در امان می بینند؛ و گروهی خود را در پناه طاغوت ها و رضایت آنان در امان می‌بینند!
بنابراین، بی‌دینی و بی‌ایمانی محض،دروغ است و در این عالَم،نه هیچ بی‌دینی وجود دارد و نه هیچ بی ایمانی، بلکه دین ها و ایمان ها متفاوت و البته مغایر هم می باشند!
علل اصلی ایمان به الله جلّ جلاله، معاد و اسلام عزیز - وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ - چرا ما ايمان به خدا و آنچه از حق به ما رسيده نياوريم؛ در حالی كه آرزو داريم پروردگارمان، ما را در زمره جمعيت صالحان قرار دهد؟!(سوره مائده آیه 84)
در این آیۀ مبارکه، خداوند سبحان، در بیانی کوتاه و ژرف، به دو علت اصلی ایمان بندگان مؤمنش تصریح نموده است که عبارتند از:1- حق گرایی؛ 2- آینده نگری امید.
1- حق گرایی :
مؤمن، به کسانی که از او می‌پرسند: چرا ایمان آورده‌ای؟! می‌گوید: چرا ایمان نیاورم؟! خداوند سبحان، به من عقلی داده که به نور علم می‌بیند - قلبی جانی داده که با آن فهم می کنم؛ ایمان می‌آورم، کفر می‌ورزم، دوست می‌دارم و متنفر می‌شوم - کتاب خلقت را به رویم گشوده است و فرموده آن را با تفکر بخوان - (ادامه دارد...)
۶۹۸
۱۱ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.