بعضی حس ها تو زندگی بینظیرن

بعضی حس ها تو زندگی بینظیرن،
گاهی هم حسی مملوء از
رها شدن رو منعکس می کنند.
مثل حسی که بعد از اتمام امتحان ها
به آدم دست میده،
تو میدونی که همه ی تلاشتو انجام دادی
که با موفقیت امتحان را پشت سر بگذاری.
فارغ از نتیجه که البته میتونه هم در نوع خودش مهم باشه و حتی سرنوشت ساز
ولی مهم این هست که تو بعد از اتمام آن،
رها شدی.
فلسفه ی زندگی هم همینه.
حس رها شدن بعد از رنجی که
تحمل میکنی
تا مسئله ای حل بشه هم مثل حس رهایی
بعد از امتحاناتِ.
اگر حل شد که چه بهتر،
اگر هم نه حداقل خیالت راحت است که
همه ی توانت را برای به ثمر رساندنش
به کار گرفتی.
حالا بگو ببینم این حس
رها شدن بینظیر نیست؟
دیدگاه ها (۲)

مرا در میانه ی عادت های پیچیده ی زندگانی پیدا مکن.من غرق در ...

محبت زیادیهمیشه آدما رو خراب میکنهگاهی آدما میرننه برای اینک...

مشکل ما آدم ها از زمانی شروع شدکه مرزها را جابجا کردیم.بشریت...

چه‌کسی اوّلین‌باردروغی به نام «بودن» را سر زبان‌ها انداخت؟در...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۳۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط