۱- وی ملک سرد چووله ته نیام و که تیه بارم
۱- وی ملک سرد چووله ته نیام و که تیه بارم
ماله ل کلک وه گووشن تا نه شنه ون هه وارم
۲- بربر خوسه و په ژاره کوو بینه شه و نشینیم
خه م سر نیاسه شانم تا گیان بنی شه وارم
۳- دس نانه جیم کولانور زخم زوینه سینه م
خوای خوسه کرده ساریژ ئه چاره چیو ده وارم
۴- پاکوو خه مانه جرگم دلگیره سال و مانگم
تا بیمه هه ر یه دیمه زلماته رووزگارم
۵- شه و بی هاساره رشمه و خوه ر ماسیای سر ئاسووم
تک بیمه کو خه ماناو ئه ته م دلا بووارم
۶- چیو جار ئومر ئه سرچی ئاگر چی ئه ر ئومیدم
هه ر پایزه بختم ئی دل گوم کردمه وه هارم
ترجمه:
۱- در این سرزمین بی روح و خالی از سکنه تنها هستم و بارم از مرکب افتاده است
خانه ها نیز انگشتشان را در گوش فرو برده اند تا صدایم را نشنوند.
۲- گروه گروه غم و اندوه برای شب نشینی بر گرد من حلقه زده اند
غم سرش را بر شانه ام نهاده است تا شبم جان بسپارد و روز از راه برسد.
۳- دست نانجیب زخم های کهنه ی سینه ام را تازه کرد و به جای مرهم نمک غصه بر آن نهاد.
۴- جگرم محل پیکوبی و رقص غم ها و ماه و سالم نیز دلگیر است
تا جایی که در حافظه دارم همیشه اینگونه بوده ام و رزگارم تیره و تار است.
۵- شبم خالی از ستاره و سیاه است و آفتابم بر افق منجمد شده است
باید به کوه غم ها تکیه بدهم و با ابر سیاه دلم ببارم.
۶- مانند کشتزاری که کشتش را برداشت کرده اند و سپس آنرا به آتش کشیده اند ، امیدم به آتش کشیده شد
ای دل ! همواره بخت من پاییزی است و بهارم را گم کرده ام .
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
ماله ل کلک وه گووشن تا نه شنه ون هه وارم
۲- بربر خوسه و په ژاره کوو بینه شه و نشینیم
خه م سر نیاسه شانم تا گیان بنی شه وارم
۳- دس نانه جیم کولانور زخم زوینه سینه م
خوای خوسه کرده ساریژ ئه چاره چیو ده وارم
۴- پاکوو خه مانه جرگم دلگیره سال و مانگم
تا بیمه هه ر یه دیمه زلماته رووزگارم
۵- شه و بی هاساره رشمه و خوه ر ماسیای سر ئاسووم
تک بیمه کو خه ماناو ئه ته م دلا بووارم
۶- چیو جار ئومر ئه سرچی ئاگر چی ئه ر ئومیدم
هه ر پایزه بختم ئی دل گوم کردمه وه هارم
ترجمه:
۱- در این سرزمین بی روح و خالی از سکنه تنها هستم و بارم از مرکب افتاده است
خانه ها نیز انگشتشان را در گوش فرو برده اند تا صدایم را نشنوند.
۲- گروه گروه غم و اندوه برای شب نشینی بر گرد من حلقه زده اند
غم سرش را بر شانه ام نهاده است تا شبم جان بسپارد و روز از راه برسد.
۳- دست نانجیب زخم های کهنه ی سینه ام را تازه کرد و به جای مرهم نمک غصه بر آن نهاد.
۴- جگرم محل پیکوبی و رقص غم ها و ماه و سالم نیز دلگیر است
تا جایی که در حافظه دارم همیشه اینگونه بوده ام و رزگارم تیره و تار است.
۵- شبم خالی از ستاره و سیاه است و آفتابم بر افق منجمد شده است
باید به کوه غم ها تکیه بدهم و با ابر سیاه دلم ببارم.
۶- مانند کشتزاری که کشتش را برداشت کرده اند و سپس آنرا به آتش کشیده اند ، امیدم به آتش کشیده شد
ای دل ! همواره بخت من پاییزی است و بهارم را گم کرده ام .
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
۳.۳k
۱۴ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.