خانه

مطالب جدید

مطالب محبوب

عربي

دانلود اپلیکیشن

وبلاگ

سوالات متداول

درباره ما

قوانین

دسته بندی ها

farzad.bakhtiar

چرا بیهوده می کوشی که بگریزی ز آغوشم

شعر و ادبیات

چرا بیهوده می کوشی که بگریزی ز آغوشم

چرا بیهوده می‌کوشی که بگریزی ز آغوشم
ازین سوزنده‌تر هرگز نخواهی یافت آغوشی
#فروغ_فرخزاد

شعر و ادبیات

۵.۱k

۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹

farzad.bakhtiar

دیدگاه ها (۵)

هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.

‏من به

‏من به

farzad.bakhtiar

دلم را که مرور می‌کنم

دلم را که مرور می‌کنم

farzad.bakhtiar

نه همین غمکده،

نه همین غمکده،

farzad.bakhtiar

دوست داشتم

دوست داشتم

farzad.bakhtiar

بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم، همه تن چشم شدم، خ

بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم، همه تن چشم شدم، خ

ترا افسون چشمانم ز ره برده‌ست و میدانم چرا بیهوده میگوئی،

ترا افسون چشمانم ز ره برده‌ست و میدانم چرا بیهوده میگوئی،

پست جدید*

پست جدید*

mentally_6ill_uy

در نور پاک صبح

در نور پاک صبح

تو همچون ماه زیبایی و روحت پاک و پر شور است

تو همچون ماه زیبایی و روحت پاک و پر شور است

بسم الله الرحمن الرحيم

بسم الله الرحمن الرحيم

یاد آن روزی که ما هم سایه بر سر داشتیم

یاد آن روزی که ما هم سایه بر سر داشتیم

#عاشقانه_های_من

#عاشقانه_های_من

ز اعماق قرون از بین جمعیت تو را دیدیم

ز اعماق قرون از بین جمعیت تو را دیدیم

نصب برنامه ویسگون