یه عمر گذشت برام روز اولی که فهمیدم دیگه دلت با من نیست،
یه #عمر گذشت برام روز اولی که فهمیدم دیگه دلت با من نیست، بهم گفتن رفتی، چمدونتم بزرگ بوده! چمدون بزرگ میدونی یعنی چی؟! یعنی حالا حالا قراره چشمم به آسمون باشه... یعنی خدا می‌دونه بازم میتونم ببینمت از نزدیک یا نه! چمدون بزرگ مهم نیست. چمدون بزرگی که برای #تو باشه مهمه. ترسناکه. خیلی ترسناک...
بهم گفتن #رفتی چمدونتم بزرگ بوده، از آژانس هواپیمایی که سوال کردم گفتن آره یه بلیط یکسره گرفتی برای اون ور دنیا و رفتی.. دلم ریخت.. پس تاریخ برگشتت چی؟... بلیط یکطرفه رو هم معنی کنم برات یا میدونی؟... گفتنی نیست. اشک ریختنیه.. این که یه #دل بلیط یکطرفه بگیره و بره از دلت زیاد سخت نیست. عادیه. همه دلا وقتی که میرن قرار نیست برگردن دیگه... اما درد اونجاست که دلی که رفته خیلی وقت پیشا رفته باشه و تو بی‌خبر باشی... : ) خیلی وقت بود که رفته بودی #دلخواه جان، خیلی وقت بود که رفته بودی و من بی‌خبر بودم... یادته توو چشمات زل زدم و گفتم « #خبرت_هست_که_بی_روی_تو_آرامم_نیست» ؟! یادت میاد چی گفتی؟! یادته! همون موقع که زبونت داشت دلبری میکرد برام #چشمات حرفشون چیز دیگه ای بود. من از همون موقع چشماتو نداشتم. از دستت داده بودمت.../ چشمات رفته بودن پی کسی که دلدار تر از من بود. حق هم داشتن چشمات خب. دیدمش:) من چی بودم پیش اون واقعا. یه کولی که فقط نوشتن بلده. اون اما ساز بلد بود. :) اون اما #خوشتیپ بود :) اون اما بی‌پول نبود مثل من که مجبور بشه واسه خوش گذشتن بهت ببرتت توو پارک باهات پیکنیک کنه. اون اراده میکرد می‌بردت اون سر دنیا. مثل همین الان. درست مثل همین الان : ) البته اینم بگما یادمه یه مسافرت کاری هم رفتی گفتی با فلانی میری و بر میگردی.... فلانی بنده خدا اون موقع مریض بود و نمی‌تونست از خونه تکون بخوره. با اون رفته بودی، بعدا عکساتونم دیدم، چشمات می‌خندید کنارش. هیچی برام مهم نبود، دلمم مهم نبود، فقط خنده هات مهم بود... ذوق می‌کردم برای حال خوبت توو #بغلش :) اما صدام در نیومد که دلتو نشکنم. خب حالت خوب بود با اون. منم همه عمرمو پی همین بودم که حال تو رو خوب کنم. حالا یکی دیگه زورش از من بیشتر بود بهتر تونست. من خواستم و نتونستم. اون خواست، تو هم خواستی پس تونست. مهم اینه که من برات آدم بین راهی خوبی بودم. لااقل خودم از خودم راضی‌ام :)
اما کاش نمی‌رفتی.. می‌موندی منم خودمو میزدم به اون راه که مثلا اتفاقی نیفتاده! چیه دیوونه‌م؟! آره اونقدر دیوونه‌م که هنوزم #دوستت_دارم!
دست خودم نیست متنفر شدن از تو برام تعریف نشده
هنوزم نمیدونم #تنفر یعنی چی :))) میگما، تو که الان بزرگ شدی و راحت شدی از من، بگو ببینم میدونی متنفر شدن چه شکلیه؟! میشه یادم بدی؟! برای خودم نمی‌خواما برای دلم می‌خوام که آروم بگیره.. یادش بره تو رو.....
#دلنوشت #دلدار #علی_سید_صالحی #عاشقانه
بهم گفتن #رفتی چمدونتم بزرگ بوده، از آژانس هواپیمایی که سوال کردم گفتن آره یه بلیط یکسره گرفتی برای اون ور دنیا و رفتی.. دلم ریخت.. پس تاریخ برگشتت چی؟... بلیط یکطرفه رو هم معنی کنم برات یا میدونی؟... گفتنی نیست. اشک ریختنیه.. این که یه #دل بلیط یکطرفه بگیره و بره از دلت زیاد سخت نیست. عادیه. همه دلا وقتی که میرن قرار نیست برگردن دیگه... اما درد اونجاست که دلی که رفته خیلی وقت پیشا رفته باشه و تو بی‌خبر باشی... : ) خیلی وقت بود که رفته بودی #دلخواه جان، خیلی وقت بود که رفته بودی و من بی‌خبر بودم... یادته توو چشمات زل زدم و گفتم « #خبرت_هست_که_بی_روی_تو_آرامم_نیست» ؟! یادت میاد چی گفتی؟! یادته! همون موقع که زبونت داشت دلبری میکرد برام #چشمات حرفشون چیز دیگه ای بود. من از همون موقع چشماتو نداشتم. از دستت داده بودمت.../ چشمات رفته بودن پی کسی که دلدار تر از من بود. حق هم داشتن چشمات خب. دیدمش:) من چی بودم پیش اون واقعا. یه کولی که فقط نوشتن بلده. اون اما ساز بلد بود. :) اون اما #خوشتیپ بود :) اون اما بی‌پول نبود مثل من که مجبور بشه واسه خوش گذشتن بهت ببرتت توو پارک باهات پیکنیک کنه. اون اراده میکرد می‌بردت اون سر دنیا. مثل همین الان. درست مثل همین الان : ) البته اینم بگما یادمه یه مسافرت کاری هم رفتی گفتی با فلانی میری و بر میگردی.... فلانی بنده خدا اون موقع مریض بود و نمی‌تونست از خونه تکون بخوره. با اون رفته بودی، بعدا عکساتونم دیدم، چشمات می‌خندید کنارش. هیچی برام مهم نبود، دلمم مهم نبود، فقط خنده هات مهم بود... ذوق می‌کردم برای حال خوبت توو #بغلش :) اما صدام در نیومد که دلتو نشکنم. خب حالت خوب بود با اون. منم همه عمرمو پی همین بودم که حال تو رو خوب کنم. حالا یکی دیگه زورش از من بیشتر بود بهتر تونست. من خواستم و نتونستم. اون خواست، تو هم خواستی پس تونست. مهم اینه که من برات آدم بین راهی خوبی بودم. لااقل خودم از خودم راضی‌ام :)
اما کاش نمی‌رفتی.. می‌موندی منم خودمو میزدم به اون راه که مثلا اتفاقی نیفتاده! چیه دیوونه‌م؟! آره اونقدر دیوونه‌م که هنوزم #دوستت_دارم!
دست خودم نیست متنفر شدن از تو برام تعریف نشده
هنوزم نمیدونم #تنفر یعنی چی :))) میگما، تو که الان بزرگ شدی و راحت شدی از من، بگو ببینم میدونی متنفر شدن چه شکلیه؟! میشه یادم بدی؟! برای خودم نمی‌خواما برای دلم می‌خوام که آروم بگیره.. یادش بره تو رو.....
#دلنوشت #دلدار #علی_سید_صالحی #عاشقانه
۲۰.۳k
۲۱ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.