P27

میونگ سو:بهت یاد ندادن سلام کنی
جونگ کوک:سلام خوبی حالا بگو کجاست
میونگ سو:منم منتظر شما بودم بالاخره تو باهاش کار داری نه من پس من دیگه میرم
حرف میونگ سو کامل نشده بود که یه کامیون میاد داخل انبار یکم از کر کره کامیون بالا نرفته بود که میونگ سو پای چند نفر ادمو میبینه(بیشتر از بیست نفر)
میونگ سو:عوضی
میونگ سو فرار میکنه پشت ماشین جونگ کوک جیمینم میرن پیش تیر اندازی شروع میشه میونگ سو اسلحله شو در میاره
جونگ کوک:پس بگو برای چی میخواستی دو دستی تقدیمش کنی(با داد)
(گایز اینجا چون صدای تیراندازی زیاده با داد حرف میزنن)
جیمین:معلومه هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمیگیره اوسکل بعد تو با پای خودت اومدی تو تله(با داد)
میونگ سو:الان وقت این حرفا نیست باید زنده بریم بیرون(با داد)
جونگ کوک:اره باید زنده بریم اخه تو مغز داری نگاه چند نفرن(با داد)
میونگ سو:مهم نیست(با پوزخند)
از پشت ماشین جونگ کوک میره پشت ماشین خودش شروع میکنه به تیر اندازی جیمین و جونگ کوکم همینطور چند نفر رو میکشن اما بازم تعدادشون زیاده
جیمین: میونگ سو خشاب اضافه داری(با داد)
میونگ سو:نه(با داد)
جونگ کوک:نمیتونیم همین جا وایسم دارن میان جلو(با داد)
میونگ سو:اسلحه تو بده من(با داد)
جونگ کوک:چرا باید بهت اعتماد کنم(با داد)
میونگ سو:تنها راهمون همینه(با داد)
جونگ کوک یه نگاه به اسلحه میکنه بعد اسلحه رو سر میده طرف میونگ سو
میونگ سو:با شمارش من سوار ماشین بشین(با داد)
جیمین:میخواد چیکار بکنه
جونگ کوک:معلوم نیست دیونه میخواد چیکار کنه الان هممونو به کشتن میده
میونگ سو:سه(با داد)
جیمین:مگه قرار نبود بشمره
جونگ کوک:حرف نزن سوار شو
میونگ سو از اون ور ماشین میره بیرون چندنفره میشکه و یه چند نفری ادم میمونن(شما ۵ نفر حساب کنید)که خشابش تموم میشه اسلحه خودشو پرت میکنه طرف یکی شون میخوره درست تو مخش خم میشه از کنار جنازه اسلحله شو برمیداره
میونگ سو:کلاشینکف خدایا مرسی که این همه دوسم داری
(اونایی که نمیدونن کلاشینکف چیه یه نوع اسلحه است که خیلی سریع تیر میزنه تو اینترنت بزنید عکسش میاد)
میونگ سو پا میشه تا انگشتش میره روی ماشه که مسلحش کنه اسلحه رو یه تیر به پاش میخوره(ساق پاش) اما میونگ سو به کارش ادامه میده تا همه رو میکشه
میونگ سو:دوباره نه
بع اسلحه رو میندازه پایین
میونگ سو:تموم شد میتونین بیاین بیرون
جونگ کوک جیمین از ماشین پیاده میشن
جونگ کوک:خبر داشتی که قراره اینطوری بشه
میونگ سو: قرار نبود من اینجا باشم
جیمین:یعنی چی
میونگ سو:یعنی قرار بود جونگ کوک بمیره
جونگ کوک:واقعا میخواستی منو بکشی
میونگ سو:نه میخواستم بزارمت تو ویترین اره دیگه
جیمین:جونگ کوک زخمی شدی
جونگ کوک:چیزی نیست
(بازوی چپش تیر خورده)