hi

ویو یه هفته بعد می هو
امروز جونگ کوک تو امریکا اجرا داشت رسیدیم امریکا و رفتیم هتل منتظر بودیم که مدیر بیاد اتاق هارو تحویل بعد که
*میتونید برید اتاق هاتون رو تحویل بگیرید.... فقط لی شی
_ب.. بله
*چیزه مثل اینکه اتاقی که برای شما رزرف شده رو اشتباهیی دادن به یکی دیگه و الان شما یه انتخاب بیشتر ندارید
ای بر شانس من لعنت کنن اااا
_خب اون چیه؟
*اتاق اقای جئون برای دو نفره و خب بزرگه مشکلی ندارید این هفته رو با جونگ کوک تو یه جا باشی کوک تو چی مشکلی نداری؟
+نه اگه خانم لی مشکلی ندارن اشکالی نداره( بچه الان میخواد پرواز کنه بره تو هوا از ذوق )
_امممممم خب چیزه فکر کنم تنها راه حل همینه... بریم
*اتاقتون اتاق ۱۰۰ قسمت وی ای پی طبقه ی سوم
+مرسی
کوک کارت رو گرفت و منم عین جوجه اردک زشت دنبالش راه افتادم( الان یعنی کوک مامان اردکه؟ 🦆)
رفتیم تو اسانسور
+میگم ازم خجالت نکشید منو مثل برادرتون ببینید
_چشم
+چمپونتون تون رو بدین من
_نه نمیخواد ممن...
+مگه نگفتم خجالت نکش
بده( بده دیگه بچه ام عصبی شده)
_چ.. شم بفر... مایید
رفتیم دم اتاق و در رو با کارت وا کردیم
خدایی اتاق بزرگی بود و قشنگ بود
+اتاق خوبه؟
_عا... چی بله عالیه
+خب خوبه
_مم میرم دوش بگیرم
+راحت باشید
_رفتم سر چمدونم یه سری لباس ورداشتم و رفتم زیر دوش کارامو انجام دادم و لباس پوشیدن اومدم بیرون
جونگ کوک رو مبل نشسته بود رو مبل با گوشیش حرف میزد حاجییییی اخه تو هر دختری بیاد جلوس شلوارک میپوشییییی اااا سعی کردم بی تفاوت باشم و نشستم رو صندلی و روتین موهامو انجام دادم سشوار رو زدم به برق و موهامو خشک کنم
ویو کوک
تلفن رو که قطع کردم دیدم باد سشوار داره یه سری ها موی فرفری موشکی بلند ور تکون میده وای وای انقدر سیاعه موهاش که اصلا.
.. نمیتونمش واس وای
تموم که شد برگشت بهم نگا کرد
وای چشاش وای واییی
_چیزی شده اقای جئون؟
+عا چی نه هیچی .. عا میخواستم بگم میای قبل اینکه بریم برای تمرین کنسرت یه فیلم ببینیم؟
_عا اره حتما
+اوکی
فیلم رو گذاشتم و نشستم رو مبل می هو با یه بسته پفیلا نشست کنارم و گفت
_میخورید؟
+اره مرسیییی
_خواهش فیلم رو داشتیم میدیم ولی اصلا حواسم به فیلم نبود فقط می هو رو میدیم خیلی خنده اش خوشگل هههههه( حسود نیستم)
فیلم که تموم شد یه زره درمورد فیلم حرف زدیم بعد لند شدم رفتم گوشه ی اتاق برای ارمی ها یه فیلم گرفتم پست کردم و بعد اومدم بیرون می هو داشت یا داداشش فکر کنم حرف میزد چون داشت فارسی حرف میزد من رفتم برای ناهار غذا سفارش بدم می هو گفته بو غذای مرد علاقه اش الویه اش پس دو تا الویه گفتم بیارن اوردن دم اتاق و تحویل گرفتم می هو اومد جلو
+اممم چیزه نمیدونستم دوست دارید یا نه ولی خب
شرط شش لایک یک فالو