منـ آدم حرف زدنـ نیستم..در واقع از وقتےخودمو پیدا کردمو ب

منـ آدم حرف‌زدنـ نیستم..در واقع از وقتےخودمو پیدا کردمو بـ یـِ سنے رسیدم کـِ فهمیدم چـ شخصیتےدارم، حرف‌زدنـ از حالمو مشکلاتم سخته واسم..مگع اینـ کـ دیگع حس کنم یـِ آدم خیلےامن پیشمهـ کـ تازع با کلے سانسور و حد و مرز چیزےبگم :)
مدتهاستـ کسےاز دیتیل زندگیم خبر ندارع و همـع صرفا چیزیو میدوننـ کـ منـ میخوام بدونن 🙂..
نمیگم اینـ خفن‌بودنه نـــ .. نمیگم ناشناخته‌بودنو انتخابـ کردم واسـِ جذابـ دیده‌شدن نـــ (کـِ البتهـ کاشـ اینطور بود..) فقط حوصله‌شو ندارم کـِ بـ چشم بیام..
اذیتـم نیستم زیاد از اینـ شرایط..
ببین چطور بگم ..من رفقا و خانواده خوبے دارم، دایره‌یـِ ارتباطیم اصلا کوچیکـ نیسـ ولےمنـ همیشـِ شنونده‌یـِ قصهام نه گوینده‌شـ 🙃 ..
راستشـ یوقتـ دلم میخواسـ جور دیگه‌اے باشمو خیلے آزادانهـ خودمو بروز بدمو حرف بزنم اما خب نمیشـِ دیگهــ .. یچیزایےدرونتـ میمیرع🥀..
آدما بخاطر اعتماد و خوبیایےکـ درحقشونـ میکنے بلایـےسرتـ میارنـ کـ حرفتـ نمیاد دگـ
سکوتـ💎میکنے شوکع میشے از اینکـ واقعا چرا !!
یوقتام بغضـ میکنے بخاطر باوریـ ک نسبتـ بهشونـ داشتے💔..
دلتـ میسوزه واسـ اینکـ صدتو پاشونـ گذاشتیو بےوفایےدیدیـ🍂
پ ن: و اینـــ غصهایـِ بـِـ ناحقـ ، جوونیتو ازتـ میگیرهـ🖤..
کاشـ : کمےمهربونے واقعےو مد بود شاید سکوتـ بیمعنےمیشد ..
دل نوشتهام📝 سعیدطبری💙..
بیخوابےوذهن خستهـ 04:04 یکـ تیر 1403