با اینکه من اهل غزل و عشق نبودم

۰
با اینکه من اهل غزل و عشق نبودم
بادیدن رویت در قلبم بگشودم

جادوی دو چشمت چو اثر کرد به جانم
از عمق وجودم غزلی ناب سرودم

گیسوی به رنگ شب تو مطلع این شعر
مهتاب رخت نور غزل ها و سرودم

سیمای تورا دیدم و هوشیاری من رفت.
با جان و دلم محو تماشای تو بودم

از ناوک مژگان تو خون دل من ریخت
من این دل صد چاک فدای تو نمودم

ای کاش نسیم دم ایوان تو بودم
با عشق نوازشگر موهای تو بودم

با جاذبه ی عشق مرا مست نمودی
طراحی اندام تو شد بود و نبودم

ای معنی زیبایی گل ، هدیه ی باران
با روح زلالت دل خود را بزدودم

آواز تو را باد به نزد دلم آورد
آواز تو حک شد به سراپای وجودم

بعد از سخن و صحبت و دیدار من و تو
این بار من آن آدم مغرور نبودم

ای کاش که راز دل من را تو بفهمی
ای کاش تو بودی من و من جای تو بودم

این قصه ی عشق من و لیلای دلم بود
با اینکه من اهل غزل و عشق نبودم..........
⭐ ️━━━━━━━⭐ ️
شاعر هدیه زهرا زرکش
⭐ ️━━━━━━━⭐ ️