@N.o.v.e.l
@N.o.v.e.l
رمان شوهر عوضی من
پارت بیست و یک
سوار تاکسی بودم داشتم میرفتم که یکی داشت پشت سرمون بوغ میزد
نگاه کردم لو هان بود
لو هان:نگه دار ماشینو نگه دار
راننده:ابجی نگه دارم
لی نا:نه فقط برو نگه ندار اگه اومد جلوی ماشینت بزن بهش واینستا
لو هان:بابا نگه دار میگم عه
لی نا من دوست دارم تورو خدا بیا خرف بزنیم
لی نا:خفه شو گمشو از حدو چشمم نمیخوام ببینمت
لو هان:باشه من معذرت میخوام که انکارو کردم
لی نا:جرا اون کارو کردی میدونی چقدر
ترسیدم که تو کاریت بشه
لو هان:اگه اون کارو نمیکردم نمیتونستم از زیر زبونت حرف بکشم تا بفهمم دوسم داری دیونه
لی نا:ولی کارت خیلی بد بود
زدم زیر گریه صورتمو گرفتم گریه میکردم
لو هان:بخدا معذرت میخوام تورو خدا گریه نکن
بابا راننده نگه دار بخدا گیرت بیارم سرتو
میشکونم نگه دار
راننده:ابجی برو از ماشین پایین پولم نمیخواد بدی این یارو دیونه چیزی هستش
لی نا:نه پیاده نکن منو
از تاکسی پیاده شدم لو هان هم اومد
لو هان:یه لحظه وایستا لی نا! لی نا!
عه مگه با تو نیستم
لی نا:باشه بگو وایستادم
لو هان:الان یعنی ناراحت و قهری
لی نا:نه مگه نمیبینی چقدر قربون صدقت میرم
آخه تو چجور ادمی هستی خیلی ترسیدم
که تنهام بذاری
لو هان:حالا دیدی ترسیدی که تنهات بذارم تو هم میخواستی منو تنها بزاری
لی نا:احمق اون فرق میکنه
بغلم کرد و پیشونیمو بوسید
لو هان:الان ناراحتی
لی نا:آره
لو هان:ببخشید دوباره تکرار نمیشه
بریم کجا هر جا که تو بگی میریم همونجا
لی نا:بیا بریم دور بزنیم
لو هان:باشه بریم
سوار ماشین شدیم در داشبورد ماشین دو باز کردن ادکلن بود و لوازم آرایش بود
لی نا:این مال کیه
لو هان:برای دوست دخترم لیا بود ولی الان دوست دخترم نیست
ادکلن رو برداشتم انداختم بیرون
لو هان:عه چرا..
لی نا:میخواستی چیزی بگی
لو هان:نه کی گفته تو راحت باش
رمان شوهر عوضی من
پارت بیست و یک
سوار تاکسی بودم داشتم میرفتم که یکی داشت پشت سرمون بوغ میزد
نگاه کردم لو هان بود
لو هان:نگه دار ماشینو نگه دار
راننده:ابجی نگه دارم
لی نا:نه فقط برو نگه ندار اگه اومد جلوی ماشینت بزن بهش واینستا
لو هان:بابا نگه دار میگم عه
لی نا من دوست دارم تورو خدا بیا خرف بزنیم
لی نا:خفه شو گمشو از حدو چشمم نمیخوام ببینمت
لو هان:باشه من معذرت میخوام که انکارو کردم
لی نا:جرا اون کارو کردی میدونی چقدر
ترسیدم که تو کاریت بشه
لو هان:اگه اون کارو نمیکردم نمیتونستم از زیر زبونت حرف بکشم تا بفهمم دوسم داری دیونه
لی نا:ولی کارت خیلی بد بود
زدم زیر گریه صورتمو گرفتم گریه میکردم
لو هان:بخدا معذرت میخوام تورو خدا گریه نکن
بابا راننده نگه دار بخدا گیرت بیارم سرتو
میشکونم نگه دار
راننده:ابجی برو از ماشین پایین پولم نمیخواد بدی این یارو دیونه چیزی هستش
لی نا:نه پیاده نکن منو
از تاکسی پیاده شدم لو هان هم اومد
لو هان:یه لحظه وایستا لی نا! لی نا!
عه مگه با تو نیستم
لی نا:باشه بگو وایستادم
لو هان:الان یعنی ناراحت و قهری
لی نا:نه مگه نمیبینی چقدر قربون صدقت میرم
آخه تو چجور ادمی هستی خیلی ترسیدم
که تنهام بذاری
لو هان:حالا دیدی ترسیدی که تنهات بذارم تو هم میخواستی منو تنها بزاری
لی نا:احمق اون فرق میکنه
بغلم کرد و پیشونیمو بوسید
لو هان:الان ناراحتی
لی نا:آره
لو هان:ببخشید دوباره تکرار نمیشه
بریم کجا هر جا که تو بگی میریم همونجا
لی نا:بیا بریم دور بزنیم
لو هان:باشه بریم
سوار ماشین شدیم در داشبورد ماشین دو باز کردن ادکلن بود و لوازم آرایش بود
لی نا:این مال کیه
لو هان:برای دوست دخترم لیا بود ولی الان دوست دخترم نیست
ادکلن رو برداشتم انداختم بیرون
لو هان:عه چرا..
لی نا:میخواستی چیزی بگی
لو هان:نه کی گفته تو راحت باش
۲.۴k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.