جنگل یوسانگ
#جنگل یوسانگ
#پارت ۹
ته دوربینش رو روشن کرد کوک و لاهی هم به سمت در دوم رفتن در کاملا محکم بود و با پتویی پوشیده شده بود
_مثل اینکه سامونگ و رون کارشون رو کردن
لاهی با سر تایید کرد و هر دو برگشتن به سمت ته آخرین محل پارکینگ بود
به محض اینکه وارد پارکینگ شدن با در باز شده مواجه شدند کوک سریع به سمت بیرون رفت و با دیدن صحنه ی رو به روش قفل کرد
سه آدم آلوده روی یونگ دراز کشیده بودن و جیم هم با یکی از اونها درگیر بود
کوک برای کمک به یونگ رفت
لاهی با دیدن جیم ته رو خطاب قرار داد و بیرون رفت
_جای قفل در باش!
سریع به سمت جیم رفت و با پارچه ی رو تختی بیمارستان که از وسایل اطراف برداشت به سمت فرد آلوده رفت و صورتش رو پوشوند و اون رو به عقب کشید
به کوک که درگیر بود نگاه کرد صدای پا افراد بیشتری داشتن میومدن
_جیمم
از جیم خواست که روی اون بشینه و خودش به کمک کوک رفت
بعد از درگیری شدید هر سه رو به عقب پرت کردن
کوک دست یونگ رو روی گردنش گذاشت و داخل ساختمان شد لاهی هم رفت
_جیم بیا!
جیم سریع از روی اون فرد بلند شد و به سمت در دویید به محض رسیدنش ته در رو بست
لاهی پارچه ی دیگه ای برداشت و روی در چسبوند بعدم به کمک بقیه در رو محکم کردن
_بریم
کوک گفت و نفس عمیقی کشید ته خواست یونگ رو بیاره که اعتراض کرد
_نه من.. من نمیام
همه به سمتش برگشتن کوک رفت و صورتش رو قاب گرفت
_هی خواهش می کنم نگو که مبتلا شدی؟
نگرانی از توی چهرش موج می زد اون برای اولین بار احساساتی شده بود
شاید موقعیت روش تاثیر گذاشته بود
یونگ فقط گردنش رو کج کرد
رد گاز مشخص بود
اون گاز گرفته شده بود
کوک برای لحظه تعادلش رو از دست داد و اما سریع خودش رو جمع و جور کرد
همش تقصیر خودش بود اگه به فکر رفتن نمی یوفتاد الان نمیومدن اینجا اصلا چرا به اون دختر کمک کرد اون رفیقشو فدای اکیپش کرد
لاهی به سمت یونگ رفت و دستش رو روی شونش گذاشت
_نگران نباش قرار نیست ولت کنیم اون بیرون تا وقتی نزدیک بقیه نباشی مشکلی نیست
لاهی لب زد و رفت
کوک اما قطعا عصبانیتش باید خالی می شد
همه به اتاق کارکنان رسیدن
در بسته بود پس امن بود
در زدن دکتر نام کمی در رو باز کرد و پس از اطمینان اونها رو راه داد اما مردم با دیدن یونگ وحشت زده شدن
_اون مبتلا نیست فقط زخمی شده
لاهی مردم رو آروم کرد و به سمت دکتر نام رفت دکتر با همراهانش به درمان اون مشغول شد
اما نذاشت کسی متوجه ابتلای یونگ بشه
کوک که از حال رفیقش اطمینان پیدا کرد دست لاهی رو گرفت و به جای خلوت اتاق که جایی نداشت جز دستشویی کشوند
...
نویسنده:ℳℴ𝓃𝓉𝒽
کپی مجاز نیست و حرام است مراقب باشید ❌
# بی تی اس
#پارت ۹
ته دوربینش رو روشن کرد کوک و لاهی هم به سمت در دوم رفتن در کاملا محکم بود و با پتویی پوشیده شده بود
_مثل اینکه سامونگ و رون کارشون رو کردن
لاهی با سر تایید کرد و هر دو برگشتن به سمت ته آخرین محل پارکینگ بود
به محض اینکه وارد پارکینگ شدن با در باز شده مواجه شدند کوک سریع به سمت بیرون رفت و با دیدن صحنه ی رو به روش قفل کرد
سه آدم آلوده روی یونگ دراز کشیده بودن و جیم هم با یکی از اونها درگیر بود
کوک برای کمک به یونگ رفت
لاهی با دیدن جیم ته رو خطاب قرار داد و بیرون رفت
_جای قفل در باش!
سریع به سمت جیم رفت و با پارچه ی رو تختی بیمارستان که از وسایل اطراف برداشت به سمت فرد آلوده رفت و صورتش رو پوشوند و اون رو به عقب کشید
به کوک که درگیر بود نگاه کرد صدای پا افراد بیشتری داشتن میومدن
_جیمم
از جیم خواست که روی اون بشینه و خودش به کمک کوک رفت
بعد از درگیری شدید هر سه رو به عقب پرت کردن
کوک دست یونگ رو روی گردنش گذاشت و داخل ساختمان شد لاهی هم رفت
_جیم بیا!
جیم سریع از روی اون فرد بلند شد و به سمت در دویید به محض رسیدنش ته در رو بست
لاهی پارچه ی دیگه ای برداشت و روی در چسبوند بعدم به کمک بقیه در رو محکم کردن
_بریم
کوک گفت و نفس عمیقی کشید ته خواست یونگ رو بیاره که اعتراض کرد
_نه من.. من نمیام
همه به سمتش برگشتن کوک رفت و صورتش رو قاب گرفت
_هی خواهش می کنم نگو که مبتلا شدی؟
نگرانی از توی چهرش موج می زد اون برای اولین بار احساساتی شده بود
شاید موقعیت روش تاثیر گذاشته بود
یونگ فقط گردنش رو کج کرد
رد گاز مشخص بود
اون گاز گرفته شده بود
کوک برای لحظه تعادلش رو از دست داد و اما سریع خودش رو جمع و جور کرد
همش تقصیر خودش بود اگه به فکر رفتن نمی یوفتاد الان نمیومدن اینجا اصلا چرا به اون دختر کمک کرد اون رفیقشو فدای اکیپش کرد
لاهی به سمت یونگ رفت و دستش رو روی شونش گذاشت
_نگران نباش قرار نیست ولت کنیم اون بیرون تا وقتی نزدیک بقیه نباشی مشکلی نیست
لاهی لب زد و رفت
کوک اما قطعا عصبانیتش باید خالی می شد
همه به اتاق کارکنان رسیدن
در بسته بود پس امن بود
در زدن دکتر نام کمی در رو باز کرد و پس از اطمینان اونها رو راه داد اما مردم با دیدن یونگ وحشت زده شدن
_اون مبتلا نیست فقط زخمی شده
لاهی مردم رو آروم کرد و به سمت دکتر نام رفت دکتر با همراهانش به درمان اون مشغول شد
اما نذاشت کسی متوجه ابتلای یونگ بشه
کوک که از حال رفیقش اطمینان پیدا کرد دست لاهی رو گرفت و به جای خلوت اتاق که جایی نداشت جز دستشویی کشوند
...
نویسنده:ℳℴ𝓃𝓉𝒽
کپی مجاز نیست و حرام است مراقب باشید ❌
# بی تی اس
۳.۱k
۰۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.