با من چرا غریبه شدی؟ بی محبتی؟
با من چرا غریبه شدی؟ بی محبتی؟
من نیمی از وجود توام ، ناسلامتی
باید شناسنامه ی خود را عوض کنم
بی تو نمانده هیچ برایم هویتی
هرگز نمیرسند به پای تو گنج ها
آه ، ای خمیر مایه ی من ، عشق قیمتی
وقتی که نیستی همه ی شهر شاهدند
دستی کشیده بر تن من مرگ لعنتی
از تو نمیشود به همین سادگی گذشت
حس شراب ، رنگ خدا ، طعم عادتی
گوشم به جز صدای خوش"دوست دارمت"
هرگز نبود و نیست بدهکار صحبتی
هرچند از زمین و زمان رنج میبرم
انگار توی فاصله ها بوده حکمتی
در سینه ام همیشه همین احتمال هست
یک روز میروی ، برو ، هرجور راحتی!
من نیمی از وجود توام ، ناسلامتی
باید شناسنامه ی خود را عوض کنم
بی تو نمانده هیچ برایم هویتی
هرگز نمیرسند به پای تو گنج ها
آه ، ای خمیر مایه ی من ، عشق قیمتی
وقتی که نیستی همه ی شهر شاهدند
دستی کشیده بر تن من مرگ لعنتی
از تو نمیشود به همین سادگی گذشت
حس شراب ، رنگ خدا ، طعم عادتی
گوشم به جز صدای خوش"دوست دارمت"
هرگز نبود و نیست بدهکار صحبتی
هرچند از زمین و زمان رنج میبرم
انگار توی فاصله ها بوده حکمتی
در سینه ام همیشه همین احتمال هست
یک روز میروی ، برو ، هرجور راحتی!
۴۷۵
۱۹ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.