رویایی که تبدیل به واقعیت شد پارت ۶۴
کوک:اگه تهیونگ اونجوری در و اینه گاو نمیبست الان همه چی درست بود بعد تهیونگ اومد بیرون از اتاق تهیونگ:هی هواسم نبود حالا بیا و هی بگو😐 بعد همه اومدن بیرون(الان آبجیم کثافت فلفل زده تو دهنم گوشه لبم داره میسوزه😖😖😂😂🤣) جیمین:سلام جیمین میخواست بیاد بغلم کنه که رفت عقب(قشنگ مشخصه جونگ کوک اخم کرد😐😂🤣🤣) جیمین:خیله خوب چرا جوش میاری تهیونگ:من چی کوک:نوچ تهیونگ:هی چرا انقدر بخیلی(غیرتیه😂) من:🤕 کوک:😌دست به گائول من بزنید باید با دستتون خداحافظی کنید تهیونگ:یه جوری میگی دست نزنید انگار میخوایم گائولو برداریم برا خودمون😤به خدا یک بار آرزوی بغل کردن گائولو دارم ولی میزنی تو ذوقم😭😭😭(بمیرم برات😂) جیمین:منم کوک:تو که حرف نزن که اون بوسی که به لپا گائول زدی از یادم نرفته همونم زیادیته😐جین:من چی شوگا:من جیهوپ:من نامجون:من کوک:بزار تصمیم گیری کنم من:اوففف😫 کوک:خوب نامجون هیونگ میتونه نامجون: هووووو کوک:ام شوگا میتونه همینا بقیه:چرررررااااا مگه ما چیکار کردیم تهیونگ:جونگ کوک جون گائولت بزار به خدا فقط بغله کوک:جون گائولو قسم نخور بیشور😐 (جونگ کوک😤😤😤😂یکم اون غیرتی بودنتو بیار پایین حداقل بزار بچم تهیونگ بغلش کنه) کوک:فقط به یه شرطی تهیونگ:چه شرطی هرچی باشه قبول میکنم کوک:باید اینه برق از گائول مراقبت کنی دو وقتی بغلش میکنی فشارش نده بوسشم نکن فقط بغل بعد جونگ کوک لپمو گرفت کشید پوف کرد کوک:این لپا گوگولی مال منه من:آیی آیی ول کن جونگ کوک کوک:اوه ببخشید جوع گرفتم😟نگاه کن چه پوف کرد من:🙂 کوک:😍😂 جین:چیششش خیلی مسخرس جین رفت داشت میرفت که جونگ کوک یدونه بالشت برداشت پرت کرد خورد تو کلش من:نشونه گیریت عالیه کوک:دهنتو ببند تو😐 جین:بچه بیشور یهو جونگ کوک یه فوش ایرانی داد دهنم وا موند😶 کوک:کصافت من:😶😶😶😶😶😶😶😶جونگ کوک ایرانی حرف زدی جین:چی شد چی گفت فش داد😐 من:نه گفت بیشور برو تو اتاقت 😂😂🤣🤣 رفت کوک:چیه دهنت وا موند😋 من:کی یاد گرفتی کوک:خیله وقت عزیزم(به ایرانی ولی زیاد رون نبود 😍) بعد دستشو گرفتم ولی بعد اون گرفت من:خوب الان ایرانی بگم میفهمی من:یکم من:سلام خوبی چطوری مامان بابا خوبن😂 کوک:خوبم تو خوبی مامان بابامم خوبن😂😎(من فدات شم وی خودش را خنج میندازه😍😍😍)من:کی وقت کردی ایرانی یاد بگیره کوک:به من میگن گلدن مکنه ها😎😎 من:اوخخخخ فدات شم جیمین:هی تهیونگ میتونه بغلش کنه من نمی تونم 😢 کوک:تو بوسش کردی منم نمیزارم بغلش کنی جیمین:خاک بر سر 😢جیمین قهر کرد رفت تو اتاق کوک:برو برو😏 من:جونگ کوک چرا انقدر ازیتش میکنی یه اشتباهی کرد بوسید وقتی تهیونگ اجازه دادی به اونم بدی دیگه☹ توجه نکرد و بالا نگاه کرد من:جونگ کوکم عزیزم
۲۲.۱k
۱۶ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.