یه حرفایی زد که دلم شکست

یه حرفایی زد که دلم شکست
خیلی واسم سخت بود هضم کردن حرفاش...
اما سکوت کردم و هیچی نگفتم
آخه میترسیدم
میترسیدم از دستش بدم...
خلاصه اینکه دلم ازش خیلی گرفت.‌‌..
اما بخاطر غرورم نخواستم بهش بگم که بیاد و من رو آروم کنه و از دلم دربیاره...
بخاطر همین عکس پروفایلم رو عوض کردم و یه عکس غمگین گذاشتم تا غیر مستقیم بهش بفهمونم حالم بده و منتظر شدم تا پیام بده و بگه چی شده چرا ناراحتی عشقم؟؟؟
اما خبری نشد...
بغض کردم...
گفتم شاید حواسش نیست
شاید آنلاین نباشه
از قصد بهش پیام دادم " عشقم من دارم میرم بیرون" که آنلاین بشه و عکسم رو ببینه
آنلاین شد و خیلی سرد گفت باشه
عکس پروفایل غمگینم رو دید و هیچی نگفت
اومدم و نشستم تو پارک و یه آهنگ گذاشتم
بغضم ترکید و شروع کردم به اشک ریختن
دیگه طاقت نیاوردم
دوربین جلو گوشی رو باز کردم و در حالی که چشمام پر اشک بود از خودم عکس گرفتم و براش فرستادم و گفتم:حالم اصلا خوب نیست
آنلاین شد
جواب داد عیب نداره درست میشه
اصلا نپرسید چرا،واسه چی حالت خوب نیست
با تموم حرصم کیبورد گوشی رو فشار دادم و نوشتم میشه آرومم کنی دلم خیلی گرفته...
گفت چی بگم والا...
گوشی رو محکم فشار دادم و گفتم خدااااا...
حس میکردم بیچاره ترین و مظلوم ترین آدم رو زمین شدم
میدونی میخوام چی بگم
ایشالا هیچکس تو زندگی به یه جایی نرسه که از کسی محبت گدایی کنه
دلسوزی گدایی کنه
بیچاره اونی که همیشه محبت رو گدایی میکنه ولی خودش تو محبت خیلی دست و دلبازه...
وای از عاشق بیچاره که از ترس از دست دادن معشوق همیشه سکوت میکنه و چیزی نمیگه...

#امیرعلی_اسدی
✅ @amiraliasadi2368 ✅