بخاطر همین من فقط یه آغوش رایگان پیشنهاد کردمو بهم گفت

🐹 بخاطر همین من فقط یه آغوش رایگان پیشنهاد کردم‌و بهم گفتند که نه! نمیشه‌‌ فلان؛ اینجوری شد که من ایده‌ی آغوش باز رایگانم‌رو توی یه فضای باز که توش قراره جشن بگیریم مطرح کردم.

🐹 ولی گفتند که ممکنه که مردم صدمه ببینید؟ خلاصه منم فقط یک ماه اصرار کردم که این کار رو انجام بدیم چون واقعا از ته دل می‌خواستم اون افرادی که  منتظرم بودند رو در آغوش بگیرم (🥹)

🐹 بعد اونا بهم پیشنهاد کردند که توی یه مکان بسته که هر نفر یه تایم خاصی داشته باشه چطور؟ منم خواستم پیاز داغشو زیاد کنم که فضا باید باز باشه‌ و نه! تازه بهم گفتند که بیا 50 نفر رو حالا انتخاب کنیم از طریق قرعه‌کشی‌ و دوباره من گفتم که نه؛ هی می‌گفتند‌ سخته‌ نمیشه‌ فردای ترخیصت‌ اینکارو انجام بدی‌و فلان ولی آخر‌سر هم حرف من شد و قرار شد که 3000 رو بغل کنم.

🐹  از اونجایی که شماها یک‌سال‌ و نیم صبر کردید، منم می‌خواستم تا حد امکان طرفدار‌های بیشتری رو بغل کنم.

🐹 حالا چیزی که میخوام بگم اینه که، من شخصا می‌خواستم این‌کار رو انجام بدم بنابراین واقعا نمی‌خوام که این رویداد به سایر اعضا هم منتقل شه؛ حالا پیشنهاداتی مثل فن‌ساین هم بهم شد ولی من واقعا میخواستم بغل کنم.

🐹  من امروز مرخص شدم دیگه، درسته؟

🐹 بخاطر همین نتونستم چیزی زیادی آماده کنم؛ ولی یه کاری انجام میدم‌ در آینده…  تازشم تمرین زیادی هم نداشتم‌ و حدود یک‌سال‌ و نیمه که خوندن‌ رو امتحان نکردم.

🐹  سوار ماشین که شدم با جیمین درموردش صحبت کردیم که هردوتامون نمی‌تونیم تمرین کنیم‌و از این مرحله فعلا از رده خارجیم.

🐹 من الان یه غیر نـظامی‌ آزادم؛ اغلب میام تا بهتون سر بزنم! من فردا احساست صادقانه‌ی قلبم‌رو بهتون می‌گم‌.

🐹 راستی! من ازشون خواستم  برای آوردن دوربین اجازه بدن،  اینجوریه که امیدوارم عکس‌های زیادی بگیرید.

🐹 فردا می‌بینمتــون،  دوستتون دارم آرمی؛ ازتون متشکرممم… بای‌بای‌بای 👋