تاحالا کجابودی، اون شبا که تنهایی کنج اتاق زندونی بودم، گ
تاحالا کجابودی، اون شبا که تنهایی کنج اتاق زندونی بودم، گریه میکردم، تاحالا کجابودی که جای تو به غصه ام تکیه میکردم کجابودی، دلی نمونده که بشکنی چرا لذت میبری، بی سرو صدابرو راحتش بزار، اومدی که چی بشه
۶۹۵
۰۵ بهمن ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.