دیالوگ های من و او...
دیالوگ های من و او...
به من گفت آشغال...بهش گفتم ارهمن من اشغال اما یکی هست 9شب من رو بیاد ببره...تو چی...لجش گرفت گفت تو آشغال بد بویی...گفتم اره من اشغال بد بو هستم ...اما امید به بازیافت و تبدیل شدن به یه چیز خوب رو دارم....تو چی....هیچی گذاشت رفت..
به من گفت آشغال...بهش گفتم ارهمن من اشغال اما یکی هست 9شب من رو بیاد ببره...تو چی...لجش گرفت گفت تو آشغال بد بویی...گفتم اره من اشغال بد بو هستم ...اما امید به بازیافت و تبدیل شدن به یه چیز خوب رو دارم....تو چی....هیچی گذاشت رفت..
۳.۶k
۲۲ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.