می گفتːحالا که جوونم
می گفتːحالا که جوونم
دلم می خواد جوونی کنم،
خوش باشم،
از همه خوشگل ترباشم
همه فقط به من نگاه کنن،
دلم نمی خواد مثل مادر بزرگ ها
یه چادر چاقچوربکشم سرم و
بچپم تو خونه
اون وقت هیچ کس سراغم نمیاد.
خوب وقتی یه کم سنم رفت بالا ،
به چهل پنجاه رسیدم
یه سفر می رم مکه و بعدش توبه می کنم.
نماز می خونم،
روسری سر می کنم.
حالا کووو تا اون موقع!
خیییلی وقت دارم......
بنده خدا نمی دونست مهلت زنده بودنش خیلی محدوده!
بعد از تصادف حتی فرصت استغفارهم پیدا نکرد.
حجاب فریضه ای است که
ترک آن فرصت قضا ندارد...
دلم می خواد جوونی کنم،
خوش باشم،
از همه خوشگل ترباشم
همه فقط به من نگاه کنن،
دلم نمی خواد مثل مادر بزرگ ها
یه چادر چاقچوربکشم سرم و
بچپم تو خونه
اون وقت هیچ کس سراغم نمیاد.
خوب وقتی یه کم سنم رفت بالا ،
به چهل پنجاه رسیدم
یه سفر می رم مکه و بعدش توبه می کنم.
نماز می خونم،
روسری سر می کنم.
حالا کووو تا اون موقع!
خیییلی وقت دارم......
بنده خدا نمی دونست مهلت زنده بودنش خیلی محدوده!
بعد از تصادف حتی فرصت استغفارهم پیدا نکرد.
حجاب فریضه ای است که
ترک آن فرصت قضا ندارد...
۲.۶k
۲۴ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.