بدجوری زخمی شده بود ...
بدجوری زخمی شده بود ...
رفتم بالای سرش ...
نفس نفس می زد ...
بهش گفتم زنده ای؟
گفت:هنوز نه !
خشکم زد ...
تازه فهمیدم چقدر دنیامون با هم فرق داره ...
اون زنده بودن رو توی شهادت می دید و من ...
رفتم بالای سرش ...
نفس نفس می زد ...
بهش گفتم زنده ای؟
گفت:هنوز نه !
خشکم زد ...
تازه فهمیدم چقدر دنیامون با هم فرق داره ...
اون زنده بودن رو توی شهادت می دید و من ...
۵.۴k
۱۳ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.