در لحظه هایِ تنهایی ام
در لحظه هایِ تنهایی ام
خیالِ تو را می بوسم
و در لابه لای سکوتم
تو را فریاد می زنم
و در همه ی نفس هایم
هوایِ تو را
نفس می کشم
مثلِ همان شاعرِ قدیمی ، مثلِ نیما
" تو را من چشم در راهم شباهنگام "
شباهنگام
مرا صدا بزن
مرا به خلوتِ حضورت ، میهمان کن
و از دردها و هَمهَمه ها
رهایم کن...
خیالِ تو را می بوسم
و در لابه لای سکوتم
تو را فریاد می زنم
و در همه ی نفس هایم
هوایِ تو را
نفس می کشم
مثلِ همان شاعرِ قدیمی ، مثلِ نیما
" تو را من چشم در راهم شباهنگام "
شباهنگام
مرا صدا بزن
مرا به خلوتِ حضورت ، میهمان کن
و از دردها و هَمهَمه ها
رهایم کن...
۱.۷k
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.