روزی نو
روزی نو
آغازی نو
جغرافیای بو...من ، کجایی ؟
تا در سپیده های تو پهلو گیرم
عطر گل شب بو کجایی ؟
شب تابستانی بی حس کنار جاده افتاده است
دلم می خواهد
چنان بنوشمت که در استخوانم حل شوی
آسمان آب شده در تنگ بلورین من
موجی کف بر لبم که به اشتیاق تو تا ساحل می دوم
دلم برای لقمه هایی که میگرفتی بد تنگ شده
دلم برای تمام تو بد تنگ شده
دلم تنگ شده برات..بد تنگ شده
دردت به تنم..عمرم..
آغازی نو
جغرافیای بو...من ، کجایی ؟
تا در سپیده های تو پهلو گیرم
عطر گل شب بو کجایی ؟
شب تابستانی بی حس کنار جاده افتاده است
دلم می خواهد
چنان بنوشمت که در استخوانم حل شوی
آسمان آب شده در تنگ بلورین من
موجی کف بر لبم که به اشتیاق تو تا ساحل می دوم
دلم برای لقمه هایی که میگرفتی بد تنگ شده
دلم برای تمام تو بد تنگ شده
دلم تنگ شده برات..بد تنگ شده
دردت به تنم..عمرم..
۲.۷k
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.