من و تو
من و تو
یک روز
دست در دست کسانی که دوسشان داریم
یکدیگر را میبینیم
ان روز...
نگاهم نکن! کناریت حسودی میکند ...
ان روز ...
به هیچکس نمیتوانم چیزی بگویم!
تاوان دیدن چشمان زیبایت را ...
حتی دیگر اشک ها هم نمیتوانند بدهند
چون من زندگی زنی هستم ...
وتو رویای مردی دیگری ...
ان روز فقط خواهم شکست
دوستت دارم هایت
چه شد؟
ان مرد رویاهایت ...
چگونه نگاهت کرد که عاشقش شدی؟!
ان روز...
من خوشبختم ...
اما..
عاشق نیستم!
تو حسم را کشتی ...
دیگر نمیتوانم عاشق باشم!
تو کسی بودی که فکر میکردم نمیتوانم حتی یک روز به فکرت نباشم
راستش نیستم
فقط
گاهی کابوس میبینم
دراغوش کسی که عاشقم هست ارامش دارم
اما نمیدانم چرا گاهی دراغوشش ارام نامت را زمزمه میکنم ...
توهم هنوز مرا میخواهی
میدانم!
ان روز به چشمانم نگاه نکن
پراز اشک است!
کسی که دوسش دارم فکر میکند سرما خورده ام!
اما...
تو میدانی ...
چه اشوبیست دردلم ...
همسرت نام مرا صدا میزند!
با تعجب برمیگردم ...
تبریک!
تو دیگر مادر شدی ...
پسری هم نام من ...
اما هنوز مغروری
واین
غرور
توست که نابود کرد دنیای زیبایمان را ...
یک روز
دست در دست کسانی که دوسشان داریم
یکدیگر را میبینیم
ان روز...
نگاهم نکن! کناریت حسودی میکند ...
ان روز ...
به هیچکس نمیتوانم چیزی بگویم!
تاوان دیدن چشمان زیبایت را ...
حتی دیگر اشک ها هم نمیتوانند بدهند
چون من زندگی زنی هستم ...
وتو رویای مردی دیگری ...
ان روز فقط خواهم شکست
دوستت دارم هایت
چه شد؟
ان مرد رویاهایت ...
چگونه نگاهت کرد که عاشقش شدی؟!
ان روز...
من خوشبختم ...
اما..
عاشق نیستم!
تو حسم را کشتی ...
دیگر نمیتوانم عاشق باشم!
تو کسی بودی که فکر میکردم نمیتوانم حتی یک روز به فکرت نباشم
راستش نیستم
فقط
گاهی کابوس میبینم
دراغوش کسی که عاشقم هست ارامش دارم
اما نمیدانم چرا گاهی دراغوشش ارام نامت را زمزمه میکنم ...
توهم هنوز مرا میخواهی
میدانم!
ان روز به چشمانم نگاه نکن
پراز اشک است!
کسی که دوسش دارم فکر میکند سرما خورده ام!
اما...
تو میدانی ...
چه اشوبیست دردلم ...
همسرت نام مرا صدا میزند!
با تعجب برمیگردم ...
تبریک!
تو دیگر مادر شدی ...
پسری هم نام من ...
اما هنوز مغروری
واین
غرور
توست که نابود کرد دنیای زیبایمان را ...
۲.۹k
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.