شیطان
شیطان
شیطانی به شیطان دیگر گفت:
به آن مرد مقدس متواضع نگاه کن که در جاده راه می رود,
در این فکرم که به سراغش بروم و روحش را در اختیار بگیرم.
رفیقش گفت: به حرفت گوش نمی دهد او تنها به چیزهای مقدس می اندیشد.
اما شیطان,به همان روش مشتاق و متعصب همیشگی اش ,
خود را به شکل ملک مقرب، جبریل در آورد و در برابر مرد ظاهر شد و به او گفت:
آمده ام به تو کمک کنم .
مرد مقدس گفت:
باید من را با شخص دیگری اشتباه گرفته باشی زیرا من در زندگی ام
کاری نکرده ام که سزاوار توجه یک فرشته باشم
و مرد مقدس به راه خود ادامه داد,
بدون اینکه هرگز بداند از چه چیزی گریخته است.
شیطانی به شیطان دیگر گفت:
به آن مرد مقدس متواضع نگاه کن که در جاده راه می رود,
در این فکرم که به سراغش بروم و روحش را در اختیار بگیرم.
رفیقش گفت: به حرفت گوش نمی دهد او تنها به چیزهای مقدس می اندیشد.
اما شیطان,به همان روش مشتاق و متعصب همیشگی اش ,
خود را به شکل ملک مقرب، جبریل در آورد و در برابر مرد ظاهر شد و به او گفت:
آمده ام به تو کمک کنم .
مرد مقدس گفت:
باید من را با شخص دیگری اشتباه گرفته باشی زیرا من در زندگی ام
کاری نکرده ام که سزاوار توجه یک فرشته باشم
و مرد مقدس به راه خود ادامه داد,
بدون اینکه هرگز بداند از چه چیزی گریخته است.
۳۱۲
۱۲ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.