از خاطرات یه دختر:
از خاطرات یه دختر:
مانتو زرد پوشیدم رفتم بیرون، یه پسره از جلوم رد شد بهم گفت:
شله زرد :|
منم محلش ندادم،
بعد که یه خورده رفتم جلوتر صدام زد:
خانوووووم!!
منم فکر کردم میخواد چیزی بپرسه گفتم:
بله!
گفت:
پشت کمرت با دارچین بنویس یا حسین!!!
مورد داشتیم پسره تو مهد کودک به خانوم معلمش گفته زن من میشی؟ خانومه گفته بدو برو من حوصله ی بچه مچه ندارم !!پسره گفته مشکلی نداره بچه دار نمی شیم !!!
مانتو زرد پوشیدم رفتم بیرون، یه پسره از جلوم رد شد بهم گفت:
شله زرد :|
منم محلش ندادم،
بعد که یه خورده رفتم جلوتر صدام زد:
خانوووووم!!
منم فکر کردم میخواد چیزی بپرسه گفتم:
بله!
گفت:
پشت کمرت با دارچین بنویس یا حسین!!!
مورد داشتیم پسره تو مهد کودک به خانوم معلمش گفته زن من میشی؟ خانومه گفته بدو برو من حوصله ی بچه مچه ندارم !!پسره گفته مشکلی نداره بچه دار نمی شیم !!!
۳.۸k
۱۷ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.