دلنوشته از مادر بزرگوار شهید مدافع حرم مسعود عسگری:
دلنوشته از مادر بزرگوار شهید مدافع حرم مسعود عسگری:
"مسعود جان اولین سحر ماه رمضان چقدر تحمل جای خالیت برام سخته
مسعود عزیزم امشب اولین شبه که بعد از شهادتت دارم درفراغت اشک میریزم
مسیحای مادر کجایی ؟
ای تنها یار سحرهای مادر کجایی؟
مسعود جان منتظرم از مسجد ارک برگردی!
هر سال موقع سحر زودتر بیدار میشدم و شروع می کردم به سحری درست کردن
هر کی می شنید می گفت:سر ِشب سحری درست کن تا بیشتر بخوابی،در جواب می گفتم خونواده ما بد غذان ،غذای مونده نمی خورن.
غذای تازه هم باید التماس کنم تا بخورن
ولی امشب غذای سحر رو زود آماده کردم . تا بخوابم و کمتر جای خالیتو حس کنم
تا توی اون زمانی که هر سال از مسجد ارک برمی گشتی و میشدی یار سحرهام موقع آماده کردن غذا کنارم بودی و با هم حرف می زدیم .توی خواب باشم و کمتر جای خالیتو حس کنم
ولی امشب هر کار کردم خواب بچشمم نیومد . و بجای خواب این اشک بود که نمی تونستم جمش کنم
مسعود جان از اول ماه رجب نگران اولین سحر ماه رمضان بودم
امشب جات خیلی خالی بود . ای شهید من ای زنده، ای پاینده کجایی؟ چرا نیومدی آرومم کنی
تو کی ،طاقت داشتی اشک ریختن منو ببینی
الان کجایی مادر؟
مسیحای مادر ، الان وقتیه که به دم مسیحایت سخت محتاجم
بیا عزیز دلم ، بیا مادر"
آفرین بر این مادران شهید پرور جهان اسلام
شهدا شرمنده ایم
شهید مدافع حرم مسعود عسکری
"مسعود جان اولین سحر ماه رمضان چقدر تحمل جای خالیت برام سخته
مسعود عزیزم امشب اولین شبه که بعد از شهادتت دارم درفراغت اشک میریزم
مسیحای مادر کجایی ؟
ای تنها یار سحرهای مادر کجایی؟
مسعود جان منتظرم از مسجد ارک برگردی!
هر سال موقع سحر زودتر بیدار میشدم و شروع می کردم به سحری درست کردن
هر کی می شنید می گفت:سر ِشب سحری درست کن تا بیشتر بخوابی،در جواب می گفتم خونواده ما بد غذان ،غذای مونده نمی خورن.
غذای تازه هم باید التماس کنم تا بخورن
ولی امشب غذای سحر رو زود آماده کردم . تا بخوابم و کمتر جای خالیتو حس کنم
تا توی اون زمانی که هر سال از مسجد ارک برمی گشتی و میشدی یار سحرهام موقع آماده کردن غذا کنارم بودی و با هم حرف می زدیم .توی خواب باشم و کمتر جای خالیتو حس کنم
ولی امشب هر کار کردم خواب بچشمم نیومد . و بجای خواب این اشک بود که نمی تونستم جمش کنم
مسعود جان از اول ماه رجب نگران اولین سحر ماه رمضان بودم
امشب جات خیلی خالی بود . ای شهید من ای زنده، ای پاینده کجایی؟ چرا نیومدی آرومم کنی
تو کی ،طاقت داشتی اشک ریختن منو ببینی
الان کجایی مادر؟
مسیحای مادر ، الان وقتیه که به دم مسیحایت سخت محتاجم
بیا عزیز دلم ، بیا مادر"
آفرین بر این مادران شهید پرور جهان اسلام
شهدا شرمنده ایم
شهید مدافع حرم مسعود عسکری
۵.۵k
۲۴ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.