❣ می خواستم خدا را نوازش کنم !
❣ میخواستم خدا را نوازش کنم !
ندا رسید؛ کودک یتیم را نوازش کن ..
❣ خواستم دستان خدا را بگیرم !
ندا آمد؛ دستان افتاده ای را بگیر ..
❣ خواستم چهره خداوند را ببینم !
ندا آمد؛ به صورت مادرت بنگر ..
❣ خواستم رنگ خدا را ببینم !
ندا آمد؛ بی رنگی عارفان را بنگر ..
❣ خواستم دست خدا را ببوسم !
ندا آمد؛ دست کارگری را که درست
کار میکند ببوس ...
❣ خواستم به خانه خدا بروم !
ندا آمد؛ قلب انسان مومن را زیارت کن ..
❣ خواستم نور الهی را مشاهده کنم
ندا آمد؛ ازپرخوری وشکم سیر فاصلهبگیر.
❣ خواستم صبر خدای را ببینم !
ندا آمد؛ بر زخم زبان بندگان صبر کن ..
❣ خواستم خدای را یاد کنم !
ندا آمد؛ ارحام و خویشانت را یاد کن ..
❣ خواستم که دیگر نخواهم ..
ندا آمد امورت را به او واگذار کن و برو ...
ندا رسید؛ کودک یتیم را نوازش کن ..
❣ خواستم دستان خدا را بگیرم !
ندا آمد؛ دستان افتاده ای را بگیر ..
❣ خواستم چهره خداوند را ببینم !
ندا آمد؛ به صورت مادرت بنگر ..
❣ خواستم رنگ خدا را ببینم !
ندا آمد؛ بی رنگی عارفان را بنگر ..
❣ خواستم دست خدا را ببوسم !
ندا آمد؛ دست کارگری را که درست
کار میکند ببوس ...
❣ خواستم به خانه خدا بروم !
ندا آمد؛ قلب انسان مومن را زیارت کن ..
❣ خواستم نور الهی را مشاهده کنم
ندا آمد؛ ازپرخوری وشکم سیر فاصلهبگیر.
❣ خواستم صبر خدای را ببینم !
ندا آمد؛ بر زخم زبان بندگان صبر کن ..
❣ خواستم خدای را یاد کنم !
ندا آمد؛ ارحام و خویشانت را یاد کن ..
❣ خواستم که دیگر نخواهم ..
ندا آمد امورت را به او واگذار کن و برو ...
۱.۳k
۲۳ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.