یک روز یک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود
یک روز یک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود
و به مادرش در حین آشپزی نگاه میکرد.
ناگهان متوجه چند تار موی سفید
در بین موهای مادرش شد.
از مادرش پرسید:
مامان! چرا بعضی از موهای شما سفیده؟
مادرش گفت:
هر وقت تو یک کار بد میکنی و باعث
ناراحتی من میشوی، یکی از موهایم سفید میشود.
دختر کوچولو کمی فکر کرد و گفت:
حالا فهمیدم چرا همه موهای مامان بزرگ
سفید شده...!😄
و به مادرش در حین آشپزی نگاه میکرد.
ناگهان متوجه چند تار موی سفید
در بین موهای مادرش شد.
از مادرش پرسید:
مامان! چرا بعضی از موهای شما سفیده؟
مادرش گفت:
هر وقت تو یک کار بد میکنی و باعث
ناراحتی من میشوی، یکی از موهایم سفید میشود.
دختر کوچولو کمی فکر کرد و گفت:
حالا فهمیدم چرا همه موهای مامان بزرگ
سفید شده...!😄
۸۱۹
۲۸ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.